درباره كتاب 'کلیله و دمنه':
کلیله و دمنه در اصل متنی کهن به زبان سانسکریت (پهلوی) است. این متن پس از اسلام توسط عبدالله ابن مقفع به عربی برگردانده شد. متنهای فارسی که امروزه از کلیله و دمنه در اختیار است، معمولا تصحیح شده ترجمهای است که نصرالله منشی در قرن ششم هجری از متن عبدالله بن مقفع انجام داده. ترجمهی نصرالله منشی (از عربی به فارسی) ترجمهای آزاد محسوب میشود و مترجم هرجا که خواسته ابیات و امثالی را از خود و دیگران به متن اضافه کرده است.
ترجمه حاضر، ترجمهای است از متن عربی عبدالله بن مقفع و در آن مترجم تلاش کرده تا حد امکان به متن عربی وفادار باشد.
بخش اصلی کتاب با این جملات آغاز میشود:
"سپاس خداوندی را که کلید ناپدیدها به دست اوست، و هر دانش و آرمانی که به نیکیها رهنمون میشود و شایستگی بهبار میآرد به او پایان مییابد.
و خداوند آنچه از خوبیها که بندگاناش را به وی نزدیک میکند در دل ایشان میاندازد و آنان را به دانش و فرزانگی میخواند تا سپاساش را به جای آرند و سزاوار بیشتر باشند و برای خوشنودیاش بشتابند.
خداوند پروردگار جهانیان فراوانی دهاد!
و خداوند هر کاری را به دست بندهای از بندگاناش به سامان میرساند و بخش ویژه از زندگی و توان وی را برای آن نشان میکند، همچون نسخهبرداری از این کتاب و آوردناش از سرزمین هند به کشور پارس که خداوند بزرگ به خسرو انوشیروان الهاماش فرمود؛ زیرا بزرگترین پادشاه پارس بود و داناترین و آگاهترین و خردمندترین ایشان به شمار میآمد، و دانش و ادب را از همهی آنان بیشتر دوست میداشت و در پی آن بود که هرجا پنهاناند دریابدشان ..."