بخريد و بخوانيد ...
دفتر خاطرات (شور عشق)
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

دفتر خاطرات (شور عشق)

(The Notebook)
نویسنده: نیکولاس اسپارکس (Nicholas Sparks)
ترجمه: طاهره صدیقیان
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1402 (چاپ 4)
قیمت: 145000 تومان
تعداد صفحات: 184 صفحه
شابك: 978-964-8944-03-7
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 128 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (2.95 امتیاز با رای 28 نفر)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'دفتر خاطرات (شور عشق)':

در سال 1932 نووا و الی در یک تابستان رویایی عاشق هم می‌شوند. اما خانواده الی برای دختر نوجوان خود آرزوهای بزرگتری در سر دارند. بنابراین پدر و مادر پولدار الی او را از نووا دور می‌کنند به این امید که خیلی زود این عشق را فراموش کند.
سال‌ها می‌گذرد، نووا و الی هریک در طول جنگ جهانی دوم نقشی برعهده می‌گیرند. نووا به جنگ می‌رود و الی در بیمارستان به پرستاری از مجروحان می‌پردازد. بعد از جنگ، نووا به شهر خود بازمی‌گردد تا با ساختن خانه‌ی رویایی‌اش زندگی خود را بسازد و الی هم تصمیم می‌گیرد با افسر جوانی که در طول جنگ از او پرستاری کرده ازدواج کند. اما دست سرنوشت دوباره الی و نووا را در مقابل هم قرار می‌دهد و آنها مجبور می‌شوند، این‌بار بدون دخالت دیگران، تصمیم بگیرند که می‌خواهند با ادامه زندگی خودشان چه بکنند!

از روی این داستان فیلمی نیز به همین نام ساخته شده است.
داستان با این جملات آغاز می‌شود:
"من کی هستم، و این داستان چگونه به پایان خواهد رسید؟ خورشید طلوع کرده است و کنار پنجره‌ای نشسته‌ام که مه‌آلود است از نفس زندگی سپری شده. امروز صبح قیافه‌ای درهم ریخته پیدا کرده‌ام: دو پیراهن، شلوار ضخیم، شال گردنی که دوبار دور گردنم پیچیده شده و ژاکت کلفتی که دخترم سی تولد پیش بافته و به من هدیه داده است. ترموستات اتاقم روی آخرین درجه است و بخاری کوچکتری درست پشت سرم قرار دارد. بخاری کلیک کلیک صدا و ناله می‌کند و همچون اژدهایی اسطوره‌ای گرما بیرون می‌دهد، ولی هنوز بدنم از سرمایی که هرگز ترکم نمی‌کند، می‌لرزد. سرمایی که در طی هشتاد سال به وجود آمده است. گاهی اوقات فکر می‌کنم، هشتاد سال، و به رغم این که خودم سنم را پذیرفته‌ام، هنوز شگفت‌زده می‌شوم که از زمان ریاست جمهوری جورج بوش هیچوقت گرم نشده‌ام ..."

نظر كسانی كه كتاب را خوانده‌اند:

 مونا كياني:  یه جورایی مث کارای تقلیدی بود از این دست قصه ها کم و بیش زیاد هست

 نازلي مجيدي:  کتاب بدی نبود ولی ترجیح می دهم کتاب هایی با محتوای بیشتری برایم ارسال شود.اصلا به این دلیل عضو شدم که با کتاب های برگزیده که برایم ناشناس است آشنا شوم.با تشکر از زحمات شما سال

 حميده محمدي:  نهايتا معلوم نشدقصد نويسنده از نوشتن چنين داستان‌ بي هدفي چه بود. به عقيده من ، نبايد گمان کرد نوشتن قصه‌هاي عادي به سبک يادداشت روزانه و با لحني اسرار آميز ، به معني خلق شاهکار ادبي است