ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
روباهی به نام پکس
(Pax)
نویسنده:
سارا پنیپکر
(Sara Pennypacker)
ترجمه:
بهرنگ خسروی
ناشر:
پرتقال
سال نشر:
1403
(چاپ
33
)
قیمت:
240000
تومان
تعداد صفحات:
216
صفحه
شابك:
978-600-8347-02-6
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 4 نفر
امتیاز كتاب:
(4 امتیاز با رای 1 نفر)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'روباهی به نام پکس':
پیتر پکس را وقتی خیلی کوچک بود پیدا کرده و چون پدر و مادرش مرده بودند، از او در خانه نگهداری کرده است. برای پکس پیتر هم پدر هست و هم مادر. اما حالا جنگ دارد به محل زندگی پیتر نزدیک میشود و پدر پیتر تصمیم دارد که او را برای امنیت بیشتر نزد پدربزرگش بفرستد. پیتر نمیتواند پکس را به همراه خود ببرد بنابراین برخلاف میل او و به دستور پدر، آنها یکروز روباه جوان را در جنگل رها میکنند.
پیتر نزد پدربزرگ میرود، اما همچنان نگران پکس است. بنابراین تصمیم میگیرد از خانه پدربزرگ فرار کند و به تنهایی به دنبال پکس برود ...
داستان با این جملات آغاز میشود:
"روباه قبل از پسر متوجه کمشدن سرعت اتومبیل شد. او همیشه همهچیز را زودتر از بقیه حس میکرد؛ در طول ستون فقراتش، با نوک پنجههایش، و در موهای ریز و حساس مچهایش ... تکانهای اتومبیل را حس کرد و فهمید جاده ناصافتر شده است. از روی پاهای پسر بلند شد و نسیمی را که از پنجرهی باز اتومبیل به داخل میآمد، بو کشید. این بو نشانهی آن بود که دارند به جنگل نزدیک میشوند. بوی تند درخت کاج، بوی چوب مخصوص و پوست تنهاش، بوی میوهی مخروطی شکل و برگهای سوزنیاش، همگی انگار هوا را مثل تیری که از کمان رها شده باشد، میشکافت و جلو میآمد؛ اما روباه، بهغیر از این، بوهای دیگری را هم احساس میکرد؛ عطر ملایم شبدر و سیر وحشی، بوی سرخس و صدها چیز دیگر که شاید به عمرش هیچوقت ندیده بود؛ اما میفهمید که بوی تازه و تندی دارند ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!