سحر آدمی: این کتاب عالی بود ... معنای واقعی عشق … قاعدهی چهلم: عشق را یا در درونش هستی و از آتشش میسوزی یا در بیرونش و از حسرتش …
زری علیپور: کتاب بسیار حس نابی داشت. شاید بخاطر اینکه در برههی مناسبی آنرا مطالعه نمودم. اما در ردیف کتایهایی است که بنده به اغلب افراد سفارش به خواندن میکنم ... قلم نویسنده بینظیر و روایت داستان بسیار جذاب است ... منبعد کتابهای خانم شافاک در فهرست خرید بنده قرار خواهد داشت ...
بنفشه بامداد: داستان آشنایی شمس و مولانا و چهل قاعده صوفی مسلکانی که دلی باز و روحی در پرواز دارند، در قالب یک داستان تاریخی بسیار جالب و جذاب و با زبان ساده بیان شده است. به نظرم مقایسه داستان "اللا و عزیز" و "شمس و مولانا" قیاس معالفارق است. شاید به خاطر اینکه هیچ اطلاعی در مورد عرفان و صوفی و صوفیگری و تاثیر آن بر زندگی ندارم. بنابراین با صرفه نظر از فصلهای مربوط به زندگی اللا، به اندازه پنج ستاره از داستان سرگذشت شمس و مولانا و نزدیکان ایشان لذت بردم. مهمترین نکتهای که در مورد کتاب نظر من را جلب کرد، ترجمه فوقالعاده زیبای آقای فصیحی است.
متين يزداني: این کتاب فوقالعاده بود و جزء آن دسته از کتابهایی است که به همه توصیه میکنم بخوانند. این کتاب باعث شد من به زندگی خودم عمیقتر نگاه کنم و تا حدی دیدم به زندگی عوض شد. به نظر من هر کسی یک شمس در درون خود داره یا حداقل هر کسی در اطرافش شمسی داره که هنوز پیداش نکرده. فقط باید عمیقتر نگاه کنیم. سعی کنیم شمس خوبی برای هم باشیم!
فاطيما فيروزي: جملهها سطرها كلمهها حروف هيچكدام قادر به توصيف اين كتاب نيستند
مهسا درخشانی: خیلی روان و جذاب
مریم حاجی علیرضا: دلنشین و تاثیرگذار و خواندنی. از اون کتابایی نبود که اسیرش بشم و نتونم زمین بذارم. آروم و شمرده باید خوندش
ژاله فراهاني: خواندن ملت عشق را تازه تمام کردهام. شاید کار عاقلانهای نباشد با چنین هیجانی در مورد چیزی نظری بدهی اما اگر یک چیز از این پانصد صفحهی زیبا آموخته باشم همین است که این هیجان و این عشق را بدون آنکه بگذارم در پردهها و نیمپردههای ذهن و روحم گم شود، به کسی حتی اگر خودم تنها باشد، نشان بدهم. خیلی وقت است اگر کلمهی عشق را برای عنوان رمانی انتخاب کنند، هرگز طرفش نمیروم اما خواندم که رمانی درباره مولانا است همین خودش همهی ذوقم را برای خواندن ماجرا توجیه میکرد اما اینکه نویسندهای فرانسویتبار از مولوی نوشته باشد مزید بر علت شد ... و چه گنجی بود این کتاب ... هر چند که گاهی فکر کردم شمس تبریز ما را با قهرمانهای امریکایی برابر میکند و قصد دارد از او موجودی خارقالعاده بسازد اما از خودم پرسیدم کسی که مولانا پنجاه هزار بیت ناب به عشق او سرود مگر میتواند که خارقالعاده نباشد؟؟ رمان ملت عشق، بسیار خواندنی و جذاب بود که در اوج و فرودش خواندنیهای قلمی نشدهی بسیار داشت.
مریم سالاری : این کتاب برای هر ایرانی لازمه که خونده بشه چون اطلاعات بسیار خوبی رو درمورد مولانا و شمس عزیز بهمون میده. بسیار عاااااالی
نیکتا امیرحشمتی: من تازه چند ساعت است که اینکتاب را دریافت کردم و بهنیمی ازصفحات آنرسیدم، قلمروان و موضوع بسیار گیرای آن آدم را مدهوش میکند، پیشنهاد میکنم حتما خوانده شود ❤
هانيه سالاري: تقریبا یک نفس کتاب رو خوندم و از خواندن سطر سطرش لذت بردم ...
ارمینا مژده: بنظرم خییلی سطحی و دم دستی بود
امین کارگر: صرفا خوندمش . یه بخشی از متنهاشو دوست داشتم . باید بهش فکر کرد
خداداد پرستوك: خیلی خوب بود. تقریبا یک نفس خواندمش و لذت بردم. لذت زندگی در عشقی است که انسان در پی یافتن آن است. عشق زندگی خود را بیابیم.
بهنام خوشنودی: نظری ندارم
الهه سعادتي: با توجه به اينكه من نظر خاص خودم رو در مورد تصوف و صوفيگري دارم ولي كتاب نوع روايت بسيار قشنگي داره، ترجمه خوبي هم داره
پريسا آستانه: با توجه به اینکه من ترجمهی خانم پوران حسن زاده رو خوندم که ناشرش سلسله مهر بود، نظرم رو در دو بخش آوردم: اول دربارهی ترجمهی کتاب: کتابی که با ترجمهی خانم حسنزاده منتشر شده بود پر از غلطهای نگارشی، املایی و جملات بی سر و ته بود به طوری که خوندن متن رو مشکل میکرد. من کتاب انتشارات ققنوس رو هم داشتم و متن هر دو ترجمه رو با هم مقایسه کردم ولی نمیتونم بگم کدوم بهتر بود. چون بعضی جملهها توی کتاب سلسله مهر بود که توی کتاب ققنوس اصلاً نیامده بود و برعکس. دوم دربارهی محتوای کتاب فارغ از ایرادات ترجمه: داستان، صحنهها و شخصیتها به نظرم خوب پرداخت نشده بودن. یک جاهایی خیلی گنگ بودن و از طرفی نویسنده چنان امروزی دربارهی شهر قونیهی هفتصد سال پیش نوشته بود که حس میکردم حتی یک بار هم معماری یک خانهی قدیمی رو از نزدیک ندیده و دربارهی مردم آن دوران و مخصوصاً زنانشون کوچکترین اطلاعاتی نداره و این از یه نویسندهی ترک (و نه اروپایی یا آمریکایی) انتظار نمیره. علاوه بر اون، آموزههای شمس به نظرم خیلی کلیشهای و فهرستوار پشت هم ردیف شده بود و هیچ حسی به من مخاطب منتقل نمیکرد. در کل از خوندن کتاب اصلاً راضی نبودم.