بخريد و بخوانيد ...
دوزخ
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

دوزخ

(Inferno)
نویسنده: دن براون (Dan Brown)
ترجمه: حسین شهرابی
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1402 (چاپ 12)
قیمت: 520000 تومان
تعداد صفحات: 704 صفحه
شابك: 978-600-182-099-1
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 102 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (4.61 امتیاز با رای 38 نفر)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'دوزخ':

رابرت لنگدان، استاد دانشگاه و نمادشناس، در بیمارستانی در شهر فلورانس به هوش می‌آید. او حافظه‌ی خود را از دست داده و اصلا به خاطر ندارد که در دو روز گذشته چه اتفاقاتی برایش افتاده. آخرین چیزی که به یاد دارد این است که در محوطه‌ی دانشگاهش در آمریکا در حال قدم زدن بوده. پس حالا در فلورانس چه می‌کند؟
دکترهای بیمارستان تلاش می‌کنند به او برای باز یافتن حافظه‌اش کمک کنند. اما آنها برای اینکار فرصت زیادی ندارند. هنوز چند ساعت از به هوش آمدن لنگدان نگذشته که آدم‌کشی حرفه‌ای وارد بیمارستان می‌شود تا شی‌ای را که لنگدان در اختیار دارد (و البته خودش خبر ندارد) بدست آورد. این بانوی هفت‌تیرکش در راه رسیدن به اتاق لنگدان چند بار از اسلحه‌اش استفاده می‌کند و همین موجب می‌شود که قهرمان داستان به همراه یکی از پزشکان بیمارستان فرار کنند و به این ترتیب داستانی سراسر تعقیب و گریز در میان شهر تاریخی و زیبای فلورانس آغاز می‌شود.
فصل اول کتاب با این جملات آغاز می‌شود:
"خاطرات آهسته‌آهسته شکل می‌گرفتند. مثل حباب‌هایی که از ظلمت چاهی بی‌انتها بالا می‌آیند.
زنی در روبند.
رابرت لنگدان از این سوی رودخانه‌ای به زن نگاه می‌کرد که آب‌های متلاطمش از زیادی خون به رنگ سرخ جاری بود. زن در کناره‌ی دیگر رود، بی‌حرکت و موقر و عبوس رو به او ایستاده بود و چهره‌اش را پشت حجابی پنهان کرده بود. یک پیشانی‌بند باریک و آبی تاینیا در مشتش داشت که در تکریم دریای اجساد پیش پایش بالا گرفته بود. عفن مرگ همه‌جا پراکنده بود.
زن زمزمه‌کنان گفت بجو که خواهی یافت.
لنگدان طوری این کلمه‌ها را شنید که انگار توی کاسه‌ی سرش گفته باشد. فریاد زد: "کی هستی؟" اما از فریادش هیچ صدایی برنخاست.
زن دوباره زمزمه‌کنان گفت وقت تنگ است، بجو و پیدا کن.
لنگدان قدمی به سمت رودخانه برداشت، اما به چشم خود می‌دید که آب رودخانه خون‌رنگ است و عمیق‌تر از آن است که بتواند بگذرد. لنگدان که دوباره چشمش را به‌سمت زن روبنده‌دار چرخاند، دید اجساد پیش پایش دوچندان شده است. حالا صدها جسد آن‌جا بود و شاید هم هزارها جسد؛ بعضی‌هایشان هنوز زنده بودند و از فرط زجر به خود می‌پیچیدند و انگار طعم مرگ را ناباورانه می‌چشیدند ..."

نظر كسانی كه كتاب را خوانده‌اند:

 محمد صادق دهقان:  در یک کلام مبهوت کننده ...
حرف دیگه‌ای نمیشه درباره‌ش زد ...

 گلناز گرايلي:  بسیار هیجان‌انگیز و غیرقابل پیش‌بینی. با اینکه سرتاسر کتاب انتظار یک فاجعه اسفبار رو می‌کشیدم ولی از اینکه پایان داستان مثل فیلمهای هالیودی با نجات دنیا توسط آمریکا تموم نشد برام تسلی‌بخش بود

 سعيده آزاد:  همان طور بود که انتظار می‌رفت، مثل دو کتاب قبلی گیرا و جذاب و غیرقابل پیش‌بینی ...

 محبوبه پهلواني:  مثل بقیه‌ی کتاب‌هایش بسیار جذاب بود.البته باید بگویم جذابیتش بیشتر هم بود، چرا که تقریباً تا اواخر داستان هر حدسی می‌زدی، اشتباه از کار در می‌آمد. یک بخش از جذابیّت کتاب‌های دن براون برای من، بخش توضیح و تفسیر نمادهاست که آگاهی‌های خوبی در بحث‌های تاریخ دنیا به خصوص قرون وسطا ارائه می‌دهد. مورد بعد تقابل مذهب و علم و در نهایت این که هر دو را در راستا و مکمل هم قرار می‌دهد، جذابیّت داستان‌ها را برایم بیشتر می‌کند.

 احسان تقي‌زاده:  در مقاسیه با سه کتاب دیگر در این چهارگانه، به نظر من حدودا هم سطح و یا شاید حتی کمی بالاتر از "راز داوینچی" بود و از دو کتاب دیگر("فرشتگان و شیاطین" و "نماد گم شده") خیلی بهتر بود.
البته مشکلی که با ترجمه داشتم، مترجم خواسته بود مانند ترجمه کتاب "راز داوینچی" پانویس‌های مفیدی در اختیار خواننده قرار دهد که متاسفانه به نظر من بیشتر پانویس‌ها ربطی به ماجرا نداشت و این حس به خواننده (من) دست می‌داد که مترجم فقط خواسته تقلیدی ناموفق از ترجمه "راز داوینچی"(به مترجمی همین مترجم -حسین شهرابی-) داشته باشد.

 رضا متين:  بسیار عالی جذاب گیرا

 الهه سعادتي:  کتاب خوبی بود. دوستش داشتم و خیلی هیجان‌انگیز ... توصیه می‌کنم حتما بخونید!

 بنفشه بامداد:  فوق‌العاده است. حوادث کتاب اصلا قابل پیش‌بینی نیستند و در هر بخش از کتاب اتفاق هیجان‌انگیز و غیرقابل انتظاری رخ می‌دهد. ترجمه‌ی کتاب عالی است.

 صبا قاسمي:  بی‌نظیره مثل بقیه آثار دن براون وقتی شروع می‌کنی دیگه کنار گذاشتنش بینهایت سخته ...

 سحرناز متعبد:  بسیار جذاب و خواندنی بود. تشکر ویژه دارم بابت سایت مخصوص این کتاب. بعد از مدت‌ها کتابی خواندم که از آن لذت بردم.

 حسین قندچي:  اولين كتاب من بود و بايد بگم كه عالي بود. خيلي راحت نوشته شده بود و داستاني بسيار هيجان‌انگيز. مرسي

 نازنين رحيمي:  كتاب فوق‌العاده هيجان‌انگيز و جالب بود، اينكه حين خوندنش نقاشيا يا جاهايي كه توصيف مي‌كرد رو مي‌شد تو اينترنت جستجو كرد و همزمان با خوندن كتاب بهشون نگاه كرد خيلي هيجان‌انگيز و جالب بود، من كه خيلي خوشم اومد

 عباس افشار:  کتاب فوق‌العاده جذاب و گیراست. بیان عمیقش از هنر قرون وسطی که شاید در کتب آموزشی فقط بیان میشه برای من بسیار جذاب بود. یک فصل از کتاب عملا یک فصل کاملا آموزشی پیرامون هنر دانته الیگیری در جلد اول کمدی الهی بود. پیچش‌های داستانی بسیار زیادی داشت که البته ویژگی نثر آقای براون همین پیچیدگی‌های داستان است. شاید بهتر باشه گاهی اوقات برخی کتاب‌های داستانی رو با دیدی فراتر از یک مطالعه جهت پرکردن اوغات فراغت بنگریم. این کتاب حرف‌های زیادی برای گفتن داره و میتونه ذهن خیلی‌ها رو پیرامون هنر قرون وسطی اروپا قلقلک بده.

 فاطمه عارف‌نژاد:  اول مي‌خواستم چهارتا ستاره بدم، اما كمي فكر كردم و ديدم شايد دارم بهانه مي‌گيرم! درسته كه نمي‌تونم اين رمان رو شاهكار يا فوق‌العاده توصيف كنم، اما به طرز غريبي راضي‌كننده است! موافق نظر منتقداني نيستم كه حجم بالاي اطلاعات هنري و تاريخي كتاب رو ضعف ميدونن، واقعيت اينه كه اگه از نويسنده‌اي موفق سبك خاصش رو بگيريم هيچ چيز باقي نمي‌ماند كه ارزش خواندن داشته باشه و اين تور فلورانس و ونيز دن براون است كه به دوزخ هويت و سبك مي‌دهد و كاري مي‌كند كه بعد از بستن كتاب مخاطب تا عمر دارد نفس نفس زدن رابرت لنگدان در اماكن تاريخي مشهور ايتاليا را از ياد نمي‌بره! اين هنر نويسنده است كه با داستاني درباره نجات بشريت قدم به قدم فلورانس را معرفي مي‌كند، هنر رنسانس رو با شكوهي هرچه تمام‌تر به رخ مي‌كشد، اطلاعاتي واقعي درباره فريدون اسفندياري و نظريه ترابشريت و ... مي‌دهد و بالاتر از همه اينها: كمدي الهي رو بازخواني شگفت‌انگيزي مي‌كند به شكلي كه حتي پرت‌ترين مخاطبانش هوس سر زدن به دوزخ-بزرخ-بهشت دانته آليگيري به سرشون مي‌زند! و اين به نظر من تكان‌دهنده ترين بخش ماجراست! گره زدن كمدي الهي به داستاني تريلر در قلب اروپا. اين كتاب به من يادآوري مي‌كند كه چقدر راه‌هاي مهيجي براي معرفي مفاخر ادبي يك فرهنگ وجود دارد!

 ژاله فراهاني:  به این کتاب امتیاز چهار دادم و اون هم فقط به خاطر این بود که از لحن مترجم خیلی راضی نبودم به خصوص بعد از اینکه نویسنده و دکتر دهخدا و ... محکوم به اشتباهات فاحش شدن. اما خود داستان مثل همیشه بی‌اندازه پر کشش، جذاب و فوق‌العاده بود. هفته‌ی اول عید رو باید سر کار می‌رفتم با اینکه خیلی خلوت بودیم اما این کتاب لحظه به لحظه‌ی اون ملال رو به فضای فوق‌العاده‌ای از عشق به هنر رنسانس و در عین حال تعقیب یک اکشن نفس‌گیر دیگه از دن براون کرد. بعد از خوندن این کتاب قسم خوردم اگه مجبور باشم دیگه به هیچ سفری نرم حتما و حتما چند روز رو داخل فلورانس ایتالیا بگذرونم ...

 رضا پوراکبری:  کتاب با شور و هیجان شروع می‌شود اما در ادامه به مطالب مختلف در مورد مسیحیت و کلیسا و نقاشان بیشتر می‌پردازد در آخر هم که متوجه می‌شوی از ابتدا ظاهرا مشکل خاصی نبوده و همه این قضایا پیچ و تاب ذهن نویسنده بوده است. اصلا خوشم نیامد.