صبا گيلك: خب نمیشه ب کامو کمتر از 5 داد ... طبق معمول همیشه خیلی نرم و آروم از داستان و شخصیتش خارج میشی و ب خودت نگاه میکنی ... شاید ی سری جاها هم عصبی بشی از این همه شباهت ...
هانيه سالاري: به قدری خوب که حتما دوباره میخونمش..
محمود اسلاميان: کتاب (سقوط) یک مونولوگ طولانی اعترافگونه است با لحنی ساده و صمیمی که ابتدا با آن همراه میشوی و بعد در اوج داستان، تو نیز صدای خندهی ترسناکی از پشت سرت خواهی شنید و اگر در آخرین لحظات پیش از خواب، خود را قضاوت کنی، سقوط خود را در ورطهی دورویی و ریا کاری خواهی دید ... برخی جملات زیبای کتاب را باید قاب گرفت.
گلناز گرايلي: راوی داستان سقوط شخصیتش را از برج مرتفعی که خود خویش را بر بالای آن نشانده بود برای به ظاهر دوستی روایت میکند. چنان ماهرانه و ظریف که تو را وامیدارد به تفکری عمیق بر فضائلی که به زعم خود به آنها آراستهایم. آیا واقعیند یا در پس همه این فضائل هدفی خودپرستانه نهفته است؟