پروین دولتآبادی، با شعرهایی که برای کودکان میسرود، به دل آنها امید، شادی، احساس و هیجان میریخت. او را میتوان شاعر نگاه و احساس خوب نامید. برای پروین در این میان اما کتاب چیزی فراتر از یک مادهی بیجان بود. از نگاه پروین، کتاب دوستی بود که زبان داشت، اما زباناش خاموش بود. کتاب دریچهای بود که از راه آن زیباییها و رازهای جهان و انسان کشف میشد. این مجموعه شعر که از میان آثار او گزیده شده، دربارهی رابطهی کتاب و کودک است. گاهی شعر از دوستی و پیوند با کتاب میگوید، گاهی تصویر میان شعر و کتاب پیوند میزند. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
(مخاطب کتاب گروه سنی "الف" و "ب" و "ج" در نظر گرفته شده است)
اولین شعر کتاب با این بندها آغاز میشود:
"کی بود، کی بود که بیزبان نشست کنارم مهربان روی سپیدی تناش پیرهنِ پاک و روشناش کشیده خطهای سیاه صفحه به صفحه، راه راه
بخوان، بخوان خطِ سیاه روشنه مثلِ نورِ ماه ..."