بخريد و بخوانيد ...
درون آینه و آنچه آلیس آنجا دید
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

درون آینه و آنچه آلیس آنجا دید

(Through the Looking Glass)
نویسنده: لوئیس کارول (Lewis Carroll)
ترجمه: محمدعلی میرباقری
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1401 (چاپ 2)
قیمت: 62000 تومان
تعداد صفحات: 176 صفحه
شابك: 978-600-182-363-3
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 1 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'درون آینه و آنچه آلیس آنجا دید':

کتاب ادامه‌ای است بر داستان ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب، مرحله‌ای که سرانجام آلیس که هویت خود را در سرزمین عجایب یافته، سعی در شکل‌دادن آن و پیداکردن جایگاهش در اجتماع دارد. لوئیس کارول، آن‌سوی آینه را هفت سال پس از سرزمین عجایب، هنگامی که آلیس لیدل چهارده‌ساله بود، نوشت. در آنسوی آینه، آلیس با اختیار کامل قدم به "شهر آینه" می‌گذارد تا بازهم با موجودات بیشتری آشنا شود و تجربه بیندوزد. در این داستان، شهر آینه را قانونِ شطرنج اداره می‌کند و آلیس که با ورود به این سرزمین تنها یک مهرهٔ سرباز پیاده محسوب می‌شود، برطبق قانون می‌تواند تا خانهٔ هشتم پیش برود و با رسیدن به آنجا تا مقام مهرهٔ وزیر ارتقا پیدا کند. (برگرفته از معرفی کتاب در وب سایت ویکی‌پدیا)

داستان با این جملات آغاز می‌شود:

"یک چیز کاملا روشن بود؛ اینکه گربه کوچولوی سفید نقشی در ماجرا نداشت. همه‌اش تقصیر گربه کوچولوی سیاه بود. چون مادر گربه‌ها تمام یک ربع گذشته داشت صورت گربه کوچولوی سفید را تمیز می‌کرد (و گربه کوچولو خیلی خوب طاقت می‌آورد). بنابراین، می‌بینید که گربه کوچولوی سفید نمی‌توانست نقشی در این شیطنت داشته باشد.

روشی که داینا صورت بچه‌هایش را می‌شست این‌طور بود: اول پنجه‌ی خود را روی گوش موجود بیچاره می‌گذاشت و او را به پایین هل می‌داد، بعد با پنجه‌ی دیگر تمام صورتش را پاک می‌کرد و چه اشتباهی بود که کار را از پاک کردن بینی شروع می‌کرد. حالا هم همان‌طور که گفتم، با جدیت مشغول تمیز کردن گربه کوچولوی سفید بود که خیلی آرام دراز کشیده بود و خرخر می‌کرد (حتما فکر می‌کرد که همه‌ی این کارها به خاطر خودش است).

اما نظافت گربه کوچولوی سیاه زودتر، موقع بعدازظهر، انجام شده بود و بنابراین زمانی که آلیس خود را در گوشه‌ی صندلی راحتی جمع کرده بود و در خواب و بیداری با خودش حرف می‌زد، گربه‌ی کوچولو با سر و صدا مشغول بازی کردن با گلوله‌ی کاموایی بود که آلیس سعی داشت بپیچد ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!