بخريد و بخوانيد ...
دختر پرتقالی
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

دختر پرتقالی

نویسنده: یوستاین گاردر (Jostein Gaarder)
ترجمه: مهوش خرمی‌پور
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1403 (چاپ 28)
قیمت: 190000 تومان
تعداد صفحات: 188 صفحه
شابك: 978-964-8944-13-6
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 115 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (3.89 امتیاز با رای 44 نفر)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'دختر پرتقالی':

پسر پانزده‌ساله‌ای به طور اتفاقی به دست‌نوشته‌ای از پدرش دست می‌یابد. در حالی که پدرش ۱۱ سال پیش به دلیل ابتلا به بیماری صعب‌العلاجی از دنیا رفته و در آستانه مرگ، نامهٔ دور و درازی برای پسرش از خود به جا گذاشته ‌است. به گفته مادرش، بیش‌ترین غم و اندوه پدر در آستانه مرگ این بوده ‌است که پیش از آن که بتواند پسرش را بشناسد باید بمیرد. داستان، گفت و گوی فلسفی و شاعرانه بین پدر و پسری را روایت می‌کند که در دو زمان مختلف زیسته‌اند. پدر ماجرای آشنایی با دختری را به شیوه‌ای جذاب برای پسرش بازگو می‌کند و پسر با خواندن یادداشت‌های پدرش دید جدیدی نسبت به زندگی پیدا می‌کند. (خلاصه داستان با اندکی تغییر از وب سایت ویکی‌پدیا برداشت شده است)
داستان با این جملات آغاز می‌شود:
"پدرم یازده سال پیش از دنیا رفت. در آن زمان من چهار سال بیش‌تر نداشتم و در خواب هم نمی‌دیدم که روزی بتوانم دوباره با او ارتباط برقرار کنم. اما حالا قرار است هر دو با هم کتابی بنویسیم. این‌ها اولین سطرهای این کتابند که من به تنهایی به روی کاغذ می‌آورم اما به زودی پدرم نیز مرا همراهی می‌کند. زیرا او حرف‌های بیشتری برای گفتن دارد ..."

نظر كسانی كه كتاب را خوانده‌اند:

 هودسا سميعي‌وفا:  كتاب خيلي قشنگيه و به نظر من همه، يعني همه سن از نوجوان تا بزرگسال بايد اين كتاب رو بخونند. بسيار تاثيرگذار و دلنشين و البته كمي غمگين. دلم مي‌خواد اين كتاب رو به تمام كساني كه دوسشون دارم هديه بدم.

 عاطفه محمدي:  عالی بود،عالی...

 نازلي علي‌پور:  چقدر این کتاب رو دوست داشتم!! … صفحات ابتدایی کتاب رو با اشک شروع کردم … چقدر دلم می‌خواست منم همچین نامه‌ای از پدرم دریافت کنم! ... خیلی زیبا، تاثیرگذار و البته تأمل‌برانگیز ...

 اسما زنگنه:  از اینکه اولین جیره‌م این کتاب بود بسیار خوشحال شدم. لحن روایی کتاب بسیار ساده و روان و در عین حال تأثیرگذار بود. یک سوم پایانی کتاب رو با گریه خوندم. به شدت تحت تأثیر قرارم داد. و کاملاً می‌شد با شخصیت‌ها همزادپنداری کرد.

 زهرا آقایی:  خوب بود.

 سيده آسيه موسوي معاف:  زیبا بود . بعضی جاها بغض کردم … البته یه قسمت‌هاییش هم به نظرم کش‌دار و کسالت‌بار بود اما در کل دوستش داشتم.

 ژاله فراهاني:  یک قصه که در آن تلسکوپ فضایی هابل، عشق زن و مرد و فرزند به زیبایی، معماوار و فلسفی در هم طنین می‌اندازند. یوستین گاردر، اروین یالوم و دن براون، سه استاد برجسته در زمینه‌ی فلسفه، روان درمانی و تاریخ هستند که با رمان‌های زیبا و نگاه بدیع‌شان به موضعی از تدریس رسیده‌اند که مخاطب آنها، بی‌آنکه بداند از هر کلاس درسی، بیشتر می‌آموزد و به خاطر می‌سپارد. رسیدن به چنین درک جامعی از موضوع را که بتواند آن را به ساده‌ترین و جذاب‌ترین منطق روایی نزدیک کند، برای تمام اساتید جهان، آرزو می‌کنم.

 فربد عالمي:  داستان جالبی که با پیدا شدن نامه پدر فقیدی برای فرزندش در چند سال آینده که بزرگ می‌شود شروع میشه که در امتداد ماجرا مطالب نامه و داستان نهفته در آن رنگ و شکل جالبی می‌گیرد و در انتها می‌تواند بر احساسات خواننده تاثیرگذار باشد .

 زهرا فلاحي:  آخر داستان رو میشد حدس زد اما خود داستان اونقدری جذابیت و کشش داشت که آدم بخواد تا آخرشو حتی اگه میدونه چی میشه بخونه. بعضی جاهای کتاب گریه‌ام گرفت. باهاش همذات پنداری کردم و این ایده رو که آدم نامه‌ای برای آینده بنویسه پسندیدم. شاید منم یه روزی اینکارو بکنم. مفاهیم فلسفی داستان برام هم جالب هم آشنا بود. هرچند شاید اونقدی که دلم می‌خواست پر و غنی نبود. شاید منو خیلی اقناع نکرد (شایدم من الکی خودمو دست بالا میگیرم). دلم برای جان الوا سوخت اما تحسینش می‌کنم چون تنها با سه سال تربیت بچه‌ش و یک شب هم‌صحبتی و یک نامه تونست به اندازه یک عمر براش پدری کنه. احسنت به جان الوا! راستش به جرج به خاطر داشتن همچین پدری و دختر پرتقالی بخاطر داشتن همچین همسری حسودیم شد. راستی دختر پرتقالی هم خیلی شیطون بلا بوده ولی خب اگه اون بذر عشق رو تو دل جان نمی‌کاشت شاید جان همین مقدار زیبایی و لذت رو هم در این دنیا تجربه نمی‌کرد. هرچند خود جان هم مثل چشمان آبیش نگاه آبی زیبایی به جهان داشت. اما حیف که نگاهش به مرگ همینقدر شفاف نبود. امیدوارم اون دنیا نظرش عوض بشه :)

 بنفشه بامداد:  موضوع مطرح شده در داستان و سوالی که "جان" از پسرش می‌پرسد، موضوعی است بسیار مهم و جالب که همیشه فکر من را درگیر می‌کند. اما به نظرم آن طور که باید و شاید به آن پرداخته نشده است.

 مهسا محمدي: 
' دختر پرتقالی' نوشته‌ی یوستاین گردر، که احتمالا دنیای سوفیش رو خوندین، ترجمه‌ی مهوش خرمی‌پور که عملکردش خیلی خوب نبود و ویراستاری (حدس بزنین کی): ویدا اسلامیه!
دختر پرتقالی داستان پسریه که پدرش رو سالها پیش از دست داده و حالا تصمیم داره همراهش کتابی بنویسه ... خاطراتی که از نامه‌ی تازه پیدا شده‌ی پدر رسیده …
وقتی درباره‌ی یوستاین گردر حرف می‌زنیم چی به ذهنمون میاد؟ قلم جادویی و داستانای سحرآمیز و معماگون و فلسفه‌ی ساده و لذتبخش ... گاهی سرتو از کتاب میاری بالا و از خودت میپرسی واقعا جواب من به این سوال چیه؟ چرا من تا حالا به این فک نکرده بودم؟ و، همونطور که از نویسنده انتظار داریم این سوالها سوالهای تاثیرگذاری درباره‌ی فلسفه‌ی هستی، حیات، مرگ و عشق هستن ... به طور مثال: من از شب‌هایی مثل امشب که دیگر زنده نخواهم بود، خیلی می‌ترسم ... دنیا خیلی پیر است؛ شاید 15 میلیارد سال عمر داشته باشد و با این حال کسی نتوانسته بفهمد که جهان چگونه به‌وجود آمده است. همه ما در افسانه بزرگی زندگی می‌کنیم که هیچ‌کس اطلاع درستی از آن ندارد.

زمانی را تصور کن که تازه همه‌چیز به‌وجود آمده بود و تو در آستانه افسانه حیات بودی و حق انتخاب داشتی. می‌توانستی برای یک‌بار در این سیاره به دنیا بیایی. اما نمی‌دانستی که چه‌وقت باید زندگی را شروع کنی، چگونه و چه مدت؟ فرض کن فقط همین را می‌دانستی که اگر تصمیم می‌گرفتی به این دنیا بیایی، زمانی این اتفاق می‌افتاد که وقتش رسیده بود. این را هم می‌دانستی که وقتی زمان یک دور بچرخد، باید دوباره زمان و هرچه در آن است را ترک کنی و شاید برایت ناخوشایند باشد؛ زیرا برای بسیاری از انسان‌ها این افسانه آن‌قدر دلپذیر است که وقتی به ترک‌کردن‌اش فکر می‌کنند، اشک دور چشمان‌شان حلقه می‌زند...'
اگر حق انتخابی می‌بود، انتخابمون چی بود؟

 لیلا گلستانی:  اصلا نتونستم ارتباط برقرار کنم طوری که برای خوندنش یک هفته وقت گذاشتم در حالی که اگر قصه‌ای جذبم کنه برای کتابی با این تعداد صفحات 2 ساعت برام کافیه. اوایل کتاب خیلی هیجان داشتم تا بدونم پدر چه راز و یا قصه‌ای رو برای پسر می‌خواد بازگو کنه ولی به مرور هیجانم فروکش کرد. مخصوصا قسمتی از داستان که جان فرضیه‌های مختلف در مورد پرتقال را بررسی می‌کرد تا به سرنخی از دختر پرتقالی برسه، واقعا کلافه‌کننده بود و باعث شد نسبت به میوه پرتقال هم حساسیت نشون بدم. هر چی بیشتر خوندم توی ذوقم می‌خورد مخصوصا که متوجه شدم داستان رمزآلود دختر پرتقالی یک موضوع پیش‌پا‌افتادست. دو ستاره‌ای که به عنوان امتیاز دادم اول بخاطر ایده اولیه کتابه که نامه‌ای برای آینده نوشتن بنظرم خیلی جالب اومد و دوم بخاطر چند صفحه پایانی و سوالی که جان از پسرش پرسیده که که اگه حق انتخاب داشت بازم حاضر بود به این دنیا قدم بذاره یا نه.