درباره كتاب 'قصهی یک سال مزخرف':
جت بعد از سالی مزخرف، برای گذراندن تعطیلات تابستان پیش مادربزرگش میرود. او که حالا میداند هر شروع تازهاش به معنای یک شروع خوب نیست. با این امید به خانهی ساحلی مادربزرگش میرود که بتواند همهچیز را فراموش کند.
اما جت رازی در دل دارد؛ راز و خاطراتی از آن سال مزخرف که در ذهنش مرور میشوند و همچون سنگهای ساحلی صیقل میخورند.
داستانی زیبا در قالب شعری آزاد؛ داستانی درباره غفلت و بخشش. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)