مبينا جباري: به نظرم صداقت موجود در کتاب میتوانست هر خواننده ی مشکل پسندی را راضی کند.ولی کاش می شد راجع به نویسنده کتاب اطلاعات بیشتری داشته باشم
صفورا زواران حسيني: کلا خاطرهخوانی را دوست دارم. این را هم دوست داشتم. این که نویسنده ایرانی بود، اما کتاب ترجمه بود برایم تجربه جدید عجیبی بود.
حميده محمدي: کتاب مرد کوچک، نوشتهی عباس کاظمی بعد از مدتها دست و دلم به مطالعه رفت و انصافاً کتاب خوبی بود، انگیزه م بیشتر شد
گلناز گرايلي: داستان باورنکردنی بود. اگر واقعیه باید به ایشون تبریک گفت: بزرگ مرد کوچک
رضا فرينمهر: از آثار ماندي ادبيات سياسي دنياست. البته مي توان آنرا در تمام دوران با بسياري از حكومتها مقايسه كرد
ماندانا اميرزاده: nokteye moheme in ketab be nazare man darse bozorge estefade az tajrobieye yek ensan hast ke dar khelale dastan mishe kheili rahat bahash hamzadpendari kard
مريم محمدي: این کتاب در مورد مردمی حرف می زند که در زمان انقلاب و جنگ برای مهاجرت به خارج، در ترکیه اقامت موقت داشتند و بیان مشکلات و وضعیت بد زندگی آنها که دانستن آنها برای من جالب بود. اما داستان کشش لازم را ندارد یعنی روایت جذابی ندارد. و کار ترجمه و ویراستاری بعضی جاها ایراد دارد
ماندانا روياني: کتاب مرد کوچک داستان باورنکردنی زندگی چند ماهه یک پسر هشت ساله به تنهایی به مدت چند ماه در ترکیه است که خانوادهاش اجازه خروج از کشور را نداشتهاند. داستان سرگرمکننده است ولی به سختی باورش میتوان کرد. با اینکه نثر روانی دارد (البته نویسنده ایرانی است ولی کتاب ترجمه شده است) ولی ملغمهای از احساسات مختلف خواننده را غلغلک میدهد. کمی از دوران انقلاب و سوختن تر و خشکها با هم، کمی از تنهایی و بیکسی یک کودک هشت ساله، کمی از فرهنگ ایرانی بازی در خارج از کشور و کمی هم سیاستمداری انگلیسیها. در پایان هم نمیدانی که چرا خوبها و بدها آمدند و رفتند. داستان قرار است که باورکردنی باشد ولی باور آنرا نویسنده نتوانسته است انتقال دهد.
ميثم خضري: به نظرم نوعی تمجید از خود آمد. اگر اسم واقعی نویسنده همین باشد در این کتاب خیلی خودش را تحویل گرفته. او داتما به خواننده گوشزد می کند که حواستان باشد این کارهایی که شاید بچه های 30 ساله امروزی هم از پسش برنیایند یک بجه 7 ساله می کند غیر از این نویسنده چندان در انتقال ترسها و احساسات یک پسر هفت ساله که در چنین موقعیتی قرار گرفته موفق نیست
شهلا شهرياري: فکر می کنم نویسنده هفده ساله بوده اما خود را هفت ساله می دیده. نقطه منفی این کتاب که دایما آدم را پس می زند همین موضوع است