شناسنامه محصول
باره، نگاره، تنواره، آنک! پاریس: هنر را شکرپاره (روزنگارهای سفر پاریس)

باره، نگاره، تنواره، آنک! پاریس: هنر را شکرپاره (روزنگارهای سفر پاریس)

نویسنده: میرجلال‌الدین کزازی (Mir Jalaleddin Kazzazi)
ناشر: صدای معاصر
سال نشر: 1395 (چاپ 1)
قیمت: 18000 تومان
تعداد صفحات: 255 صفحه
شابك: 978-600-6298-65-8
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 2 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'باره، نگاره، تنواره، آنک! پاریس: هنر را شکرپاره (روزنگارهای سفر پاریس)':

شرح و خاطرات سفری که در اسفند ماه 1394 آغاز گرفته است و در فرودین‌ماه 1395 فرجام یافته است.
این سفرنامه با جملات زیر آغاز می‌شود:
"امروز، هواپیمای پهن‌پیکر ایرباس که می‌بایست ساعت نه بامداد زمین را فرومی‌نهاد و بال بر پهنه‌های سپهر می‌گشاد، بدان‌سان که این روزها رسم و راهی فراگیر و همیشگی شده است، با چندی دیری و درنگ از زمین برخاست و غران و غریوان، پرده‌ی دربرون تنک و نازک هوا را که در درون، سخت و سترگ و باروکردار، ستبر و ستوار می‌تواند بود، فرودرید و در فراخا، فرارفت؛ تا روی به سوی فرانسه بیاورد و سرانجام، در فرودگاه اورلی پاریس بر زمین بنشیند.
من پگاهان این روز، هنگامی که هنوز هوا تاریک بود و شب دامان، بر کامه‌ی خورشیدخویان و ناهیدرویان، هنوز از جهان خفته‌ی خموش برنگرفته بود، به فرودگاه رفتم. در تالار بنگاه‌های ترابری هوایی که تنها راهیان، با جامه‌دان‌هایی روان که در پی خویش می‌کشندشان، بدان راه دارند، از یکی از کارمندان فرودگاه که همسانه‌ی کارکنان بلندپایه‌ی فرودگاه را دربرداشت: جامه‌ای به‌رنگ تیره‌ی کبود که دارای سردوشی است و به جامه‌ی افسران ارتش و شهربانی می‌ماند، پرسیدم که کارت پرواز پاریس با هواپیمایی هما را از کدامین دکه می‌باید گرفت. آن کارمند، هنگامی که آوای مرا شنید سربرآورد و مرا دید، مرا شناخت و نیک گرمخوی و مهربان، با من سخن گفت و از پشت پیشخان بدر آمد و خود با من همراه شد و مرا به دکه‌ای که می‌جستمش، برد ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!