ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
شناسنامه محصول
حاتم طائی
نویسنده:
-
ناشر:
ققنوس
سال نشر:
1394
(چاپ
1
)
قیمت:
9000
تومان
تعداد صفحات:
199
صفحه
شابك:
978-964-311-685-9
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 3 نفر
امتیاز كتاب:
(5 امتیاز با رای 1 نفر)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'حاتم طائی':
داستانهای عامیانه فارسی گنجینههایی از مضمون، تمثیل، ضربالمثلها و آداب و رسوم فارسیزبانان به شمار میروند. توجه به چنین گنجینههایی، در اصل، پاسداشت فرهنگ و ادب کهن سرزمینی است به وسعت زبان فارسی.
چه بسیار کسان که با خواندن این داستانها با کتاب پیوندی همیشگی یافتهاند، زیرا این داستانها که اغلب روایت پهلوانی و مردانگی و عشقند، با نثری شیرین و پرطمطراق، با افسانهسازی و خیالپردازی خواننده را بر سر شوق میآورند و به خواندن ترغیبش میکنند.
انتشارات ققنوس با بهرهگیری از نسخههای متعدد و به کارگیری رسمالخط جدید بر آن است تا آثار ماندگار ادبیات عامه در مجموعهای خوشخوان و به دور از لغزش منتشر گردد. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"اما راویان اخبار و ناقلان آثار چنین روایت کردهاند که حاتم ابن طیبن گیلان ابن رسن ابن نخشب ابن قحطاره ابن هود است و هود در حوالی یمن کدخدا بود که کمکم از ظلم شاه یمن به ستوه آمد و با خدای خود عهد کرد که اگر سلطان یمن را از میان بردارد و به جای او به تخت سلطنت بنشیند با رعیت کمال عدل و داد کند و همیشه داد مظلوم از ظالم بستاند. تا آن که به مرور ایام پنج هزار سوار تهیه کرده به سلطان یمن تاخت و تاج و تخت را تصرف نمود و با مردم خوشرفتاری کرد. بعد از او اولادش به تخت سلطنت نشستند، همینطور نسل بعد نسل رسیدند تا اینکه سلطنت به طی رسید و خداوند به طی پسری مرحمت فرمود نام او را حاتم گذاشتند که بعدها ملقب به حاتم طائی شد.
روزی که حاتم به دنیا آمد شش هزار طفل در آن روز به دنیا آمدند. طی دستور داد شش هزار دایه تهیه نموده طفلهای تولد شده را به خرج طی پرستاری کنند و چهار دایه برای حاتم گرفت. ولی حاتم شیر نمیخورد. طی منجمان را طلبید و دستور خواست. عرض کردند: "این پسر در عالم در سخاوت بینظیر است، تا اطفال تولد شده شیر نخورند او نخواهد خورد." ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!