درباره كتاب 'خانه':
داستان در سالهای دهه 1950 میلادی در شهر گیلیاد در ایالت آیوای آمریکا به وقوع میپیوندد. گلوری و جک، خواهر و برادری که بیست سال از یکدیگر دور بودهاند به شهر و خانهی پدری بازمیگردند تا از پدر در حال مرگ خود پرستاری کنند.
گلوری زخمخوردهی یک عشق نافرجام است و جک شخصیتی یاغی و ناآرام دارد که باعث شده در جوانی او را در این شهر آرام شخصی ناراحت و خلافکار بدانند. در نهایت هم یکی از خلافهای اوست که مجبورش میکند شهر را ترک کند و بیست سال از آنجا دور بماند.
برادر و خواهر اما حالا دوباره به شهر برگشتهاند. پدرشان مرد محترمی بوده که به بچههایش، مخصوصا جک، عشق میورزد و حالا در آستانهی مرگ همچنان نگران است که پس از او چه بر سر جک خواهد آمد. جک و گلوری در مدتی که به نگهداری از پدر میپردازند تلاش میکنند تا زندگی خود در این بیست سال دوری را برای دیگری تعریف کنند و رشتههای از بین رفته را دوباره به نوعی برقرار نمایند.