ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
شناسنامه محصول
جزیره گنج
(Treasure Island)
نویسنده:
رابرت لوییس استیونسن
(Robert Louis Stevenson)
ترجمه:
شهلا طهماسبی
ناشر:
مرکز
سال نشر:
1391
(چاپ
1
)
قیمت:
36500
تومان
تعداد صفحات:
245
صفحه
شابك:
978-964-213-099-3
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 8 نفر
امتیاز كتاب:
(5 امتیاز با رای 4 نفر)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'جزیره گنج':
جیم هاوکینز، پسر نوجوانی است که به همراه مادرش مهمانخانهای را یکی از بنادر کوچک انگلستان اداره میکند. اما همه چیز با ورود دریانورد پیری به نام بیلی بونز به مهمانخانه تغییر میکند.
در هنگام اقامت بیلی بونز در مهمانخانه روزی مردی به دیدار بیلی بونز میآید و کاغذی را به او میدهد که نشانهای خطرناک بر روی آن حک شده. بیلی بونز با دیدن علامت بسیار وحشت میکند و پس از مدت کوتاهی از دنیا میرود.
جیم و مادرش در اسباب بیلی بونز یک نقشه پیدا میکنند و پس از مشورت با مقامات شهر، متوجه میشوند که نقشه محل جزیرهای را مشخص میکند که احتمالا دزدان دریایی گنجی در آنجا پنهان کردهاند. جیم و تعدادی از بزرگان شهر تصمیم میگیرند برای پیدا کردن گنج به آن جزیره بروند. بنابراین کشتیای تدارک میبینند و با استخدام ملوان و تهیه دیگر ملزومات به سمت جزیرهی گنج به راه میافتند ...
داستان با این جملات آغاز میشود:
"جناب تریلونی، دکتر لیوسی، و بقیهی آقایان از من خواستهاند که ماجرای جزیرهی گنج را به همهی جزئیات از سیر تا پیاز بنویسم و فقط موقعیت جزیره را لو ندهم، برای این که گنج هنوز دست نخورده آنجا هست. بنابراین در این سال هزار و هفتصد و … میلادی قلمم را به دست میگیرم و به روزگاری باز میگردم که پدرم مهمانخانهی "آدمیرال بنبو" را داشت و دریانورد پیر آفتابسوختهای که زخم شمشیری در صورتش بود زیر سقف ما مسکن گزید. به قدری خوب او را به یاد میآورم که گویی همین دیروز بود. با قدمهای سنگین از در مهمانخانه وارد شد و صندوق وسایلش را پشت سرش با چرخ دستی آوردند. مرد بلندقد قوی هیکل سبزهرویی بود. موهای مشکیاش را دماسبی کرده و روی شانههای کت آبی رنگ چرکش ریخته بود. دستهای زمخت و زخم و زیلی داشت و ناخنهای شکسته و سیاه شده. جای زخم شمشیر روی صورتش گوشت بدمنظرهی سفید چرکی آورده بود. یادم است که خلیج را دیدی زد و سوتی کشید و بعد یک آواز قدیمی ملوانی سر داد، آوازی که از آن پس غالبا میخواند …"
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!