ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
وقتی چرچیل گوسفندان را قربانی میکرد و استالین به یک بانک دستبرد میزد
(When Churchill Slaughtered Sheep and Stalin Robbed a Bank)
نویسنده:
جایلز میلتون
(Giles Milton)
ترجمه:
سیمین محبوب
ناشر:
چترنگ
سال نشر:
1401
(چاپ
3
)
قیمت:
100000
تومان
تعداد صفحات:
272
صفحه
شابك:
978-622-6220-39-2
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 3 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'وقتی چرچیل گوسفندان را قربانی میکرد و استالین به یک بانک دستبرد میزد':
این کتاب دومین جلد از مجموعه فصلهای ناگفته تاریخ به قلم جایلز میلتون، مورخ و نویسنده بریتانیایی است که روایتهایی تاریخی و کمترنقلشده را شامل میشود. این مجلد به جنگهای بیولوژیکی دهه 40 میلادی، زندگی حاشیهبرانگیز یکی از بستگان چرچیل و اسرار درون جنگ سرد میپردازد. همچنین سرگذشت دانشمند هنجارشکن روسی و خانوادهای گیر افتاده میان اقیانوس آرام را بیان میکند. تمامی روایتهای کتاب تکههایی از تاریخ است که میلتون استادانه آنها را به رشته تحریر درآورده است. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
فصل اول کتاب با این جملات آغاز میشود:
"یک صبح طوفانی در ژوئیه 1943، واقعهی غیرعادی و پرهیاهو در سواحل خلیج گرینارد در کرانه غربی اسکاتلند مشاهده شد. گروهی از مردان، برخی با یونیفورم ارتشی، تلاش میکردند تعداد زیادی گوسفند را به داخل یک کرجی ساحلی ببرند. پس از کوشش بسیار، سرانجام گوسفندان را جا دادند و این قایق کوچک به سمت جزیره کمارتفاع گرینارد به راه افتاد.
جزیره تقریبا هشتصد متر در دریا امتداد داشت؛ جزیرهای دلگیر، بادگیر و کاملا دورافتاده. همچنین خالی از سکنه که یکی از دلایل انتخاب این محل برای انجام آزمایشی بسیار محرمانه بود. حتی مزرعهداران محلی مجاز نبودند درباره آن بدانند.
به نظر اَلیس مکآیوِر که در آنزمان دختر جوانی بود این سروصداها بسیار هیجانانگیز بود: "فعالیت زیادی انجام میگرفت. خیلی سرگرمکننده بود، مخصوصا وقتی یادت میافتد که اینجا جای ساکتی بوده است. ما صرفا فکر کردیم نوعی تمرین نظامی بود."
ولی این عملیات تمرین نظامی نبود و آن مردها هم سرباز نبودند. آنها دانشمند بودند، نخبه، و از آزمایشگاههای پورتون در ویلتشر به اسکاتلند آمده بودند ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!