ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
قدرت بیقدرتان
(The Power of the Powerless)
نویسنده:
واتسلاف هاول
(Vaclav Havel)
ترجمه:
احسان کیانیخواه
ناشر:
نشر نو
سال نشر:
1403
(چاپ
3
)
قیمت:
150000
تومان
تعداد صفحات:
164
صفحه
شابك:
978-600-490-097-3
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 3 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'قدرت بیقدرتان':
جستار "قدرت بیقدرتان" که در اکتبر 1978 نوشته شده است در اصل طرح بحثی است از نویسنده برای مجموعه جستارهایی درباره موضوع قدرت و آزادی که قرار بود از نویسندگان لهستانی و چکسلواک در یک مجلد چاپ بشود. از قرار معلوم هر نویسنده میبایست جستار هاول را میخواند و در جوابش مطلبی مینوشت. با اینکه ابتدا از هر کشور بیست نویسنده انتخاب شده بودند، فقط نوشتههای نویسندگان چکسلواک سروسامان کاملی پیدا کرد. در همین حال بعضی از نویسندگان چکسلواک این مجموعه، از جمله خود هاول در ماه مه 1979 بازداشت شدند و تصمیم بر آن شد که کار متوقف نشود و جستارهای چکسلواک این مجموعه جداگانه منتشر شوند.
در این ترجمه فارسی تنها جستار اولیه هاول منتشر شده است. موضوع این جستار بررسی ماهیت حکومت کمونیستی در آنزمان، چند و چون زندگی در نظام کمونیستی و تاثیر این نوع حکومتها بر افراد عادی جامعه و چگونگی تبدیل آنها به مخالفان رژیم است.
متن کتاب با این جملات آغاز میشود:
"کابوسی به جان اروپای شرقی افتاده: کابوسی که در غرب به آن "دگراندیشی" نام دادهاند. البته این کابوس از باد هوا نیامده است. کابوسی که اکنون گریبان نظام را گرفته نتیجهی طبیعی و ناگزیر مرحله فعلی تاریخی آن است. این کابوس از زمانی پدید آمده که این نظام، به هزار و یک دلیل، دیگر نمیتواند به اعمال بیقیدوشرط و ظالمانه و دلبخواهی قدرت بپردازد و همه جلوههای ناهمسانی را از میان بردارد. گذشته از اینها، نظام آنقدر به لحاظ سیاسی متصلب شده که عملا به هیچ روی نمیتواند این ناهمسانیها را در دل ساختارهای رسمیاش جای دهد.
حالا این بهاصطلاح "دگراندیشان" چه کسانی هستند؟ دیدگاههایشان از کجا آب میخورد و چه اهمیتی دارد؟ "ابتکارات تازهای" که "دگراندیشان" در آن همداستان شدهاند چه معنا و مفهومی دارد و اصلا احتمال موفقیت و بهثمرنشستن چنین ابتکاراتی چقدر است؟ آیا درست است "دگراندیشان" را نوعی اپوزیسیون بدانیم؟ بهفرض که اینطور باشد، نقش چنین اپوزیسیونی در چارچوب نظام فعلی دقیقا چیست؟ چه کار میخواهد بکند؟ چه نقشی در جامعه ایفا میکند؟ چه امید و آمالی در سر دارد و پایه و اساس این امیدها چیست ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!