ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
شناسنامه محصول
مورموری و موشموشی
نویسنده:
محمدرضا یوسفی
ناشر:
علمی و فرهنگی
سال نشر:
1394
(چاپ
1
)
قیمت:
7500
تومان
تعداد صفحات:
24
صفحه
شابك:
978-600-121-477-6
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 1 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'مورموری و موشموشی':
مورموری با عروسکش موشموشی دکتربازی میکند. موشموشی مریض شده و مورموری میخواهد او را خوب کند. مورموری تصمیم میگیرد به موشموشی آمپول بزند. اما موشموشی تا اسم آمپول را میشنود پا به فرار میگذارد و مورموری هم به دنبالش.
مورموری به دنبال موشموشی به یک کارخانه ساخت عروسک میرسد و آنجا به هر که میرسد سراغ موشموشی را میگیرد. اما کسانی که مورموری ازشان سوال میکند هرکدام دردی دارند و از او میخواهند تا با نسخهای که میدهد، درد آنها را درمان کند …
(مخاطب کتاب گروه سنی "ب" در نظر گرفته شده است)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"یکی بود و یکی نبود. یک روز مورموری با عروسکش، موشموشی بازی میکرد.
مورموری خانم دکتر بود و موشموشی سرش درد میکرد. مورموری گفت: "عروسک خانم، چرا سرت درد میکند؟ الان یک آمپول میزنم تا دردت را باد ببرد."
موشموشی تا اسم آمپول را شنید، فرار کرد، دررفت. مورموری گفت: "موشموشی، کجا؟ چرا فرار؟"
اما موشموشی رفت که رفت. مورموری دنبال او دوید، به یک کارخانه رسید. نگهبان دمِ در خمیازه میکشید. مورموری گفت: ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!