ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
پنهلوپه به جنگ میرود
(Penelope at war)
نویسنده:
اوریانا فالاچی
(Oriana Fallaci)
ترجمه:
فرشته اکبرپور
ناشر:
نگاه
سال نشر:
1400
(چاپ
3
)
قیمت:
65000
تومان
تعداد صفحات:
228
صفحه
شابك:
978-600-376-253-4
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 2 نفر
امتیاز كتاب:
(4 امتیاز با رای 1 نفر)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'پنهلوپه به جنگ میرود':
کتاب سومین اثر و اولین رمان فالاچی است که در سال 1962 منتشر شده.
جوآنا که یک فیلمنامهنویس بیستوشش ساله است، فرانچسکو را که عاشق اوست ترک میکند و به دنبال موقعیتی بهتر به نیویورک میرود. در نیویورک جوآنای هوشمند و جستجوگر شاهد جدالی جنسیتی است که در میان مردان و زنان در این شهر مدرن جریان دارد.
داستان با این جملات آغاز میشود:
"گپ مسخرهای بود …
تهیهکننده فیلم، به زن جوان که اسمش جوآنا بود میگفت:
"یه قصه بهروز و تکوندهنده میخوام! جو! قصه عاشقونهای که فقط ماجرای یه عشق خشک و خالی نباشه ... وگرنه حوصله مردم رو سر میبره! یادت نرده شخصیتِ زنِ قصه باید ایتالیایی باشه و مرده آمریکایی! از باید، نبایدای فیلمای محصول مشترک هم که باخبری ... ببینم جو! دو ماه واسه نوشتنش بسه!"
"بله ... رئیس! البته!"
دهن تهیهکننده مدام به حرف زدن میجنبید و جوآنا جای گوش دادن به حرفهای او عقربههای ساعت دیواری را نگاه میکرد …
شبی که ریچارد آمده بود خانه آنها و تختش را اشغال کرده بود، مجبور شده بود در راهرویی بخوابد که به دیوارش ساعت شماطهای، ربع ساعت به ربع ساعت آهنگِ وست مینستر را میزد …
"جو! این رو درک میکنی که یه وظیفه استثنایی رو به عهده داری؟ در واقع دارم یه مرخصی دو ماهه رو بهت پیشنهاد میکنم!"
"البته! رئیس! البته ..."
ساعت دیواریِ عجیبی بود و به هیچ ساعتِ دیگری نمیماند. روز تاجگذاری پادشاهی را به یادِ او میآورد. پادشاهی که صورتش مثل ریچارد بود ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!