بخريد و بخوانيد ...
قهوه‌ی سرد آقای نویسنده

قهوه‌ی سرد آقای نویسنده

نویسنده: روزبه معین 
ناشر: نیماژ
سال نشر: 1401 (چاپ 93)
قیمت: 160000 تومان
تعداد صفحات: 218 صفحه
شابك: 978-600-367-314-4
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 7 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (1.71 امتیاز با رای 7 نفر)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'قهوه‌ی سرد آقای نویسنده':

آرمان در کودکی عاشق دختری می‌شود که ۱۵ سال از خودش بزرگتر است و برای تمرین پیانو به خانه پیرزن همسایه می‌آید. دلخوشی آرمان، رفت و آمد دختر به خانه همسایه برای یادگیری پیانو است اما پیرزن همسایه تنها یک آهنگ بلد است. بنابراین آرمان تصمیم می‌گیرد نت‌های موسیقی آن‌ها را دستکاری کند تا آموزش پیانو مدت زمان بیشتری طول بکشد.
۲۰ سال بعد آرمان به تماشای اجرای کنسرتی می‌رود که عشق دوران کودکی‌اش آن را اجرا می‌کند. در این کنسرت دختر آهنگی را که آرمان در کودکی دستکاری کرده می‌نوازد و نام آن را به حضار "وقتی پسر بچه عاشق می‌شود" اعلام می‌کند. آرمان که از این اتفاق هیجان‌زده شده می‌خواهد خودش را به دختر معرفی کند اما …
داستان با این جملات آغاز می‌شود:
"می‌خوام یه اعتراف بکنم!
من چند سال پیش دیوانه‌وار عاشق شدم. وقتی که فقط ده سال داشتم، عاشق یه دختر لاغر و قدبلند شدم که عینک ته‌استکانی می‌زد و پونزده سال از خودم بزرگ‌تر بود. اون هر روز به خونه‌ی پیرزن همسایه می‌اومد تا ازش پیانو یاد بگیره.
از قضا زنگ خونه‌ی پیرزن خراب بود و معشوقه‌ی دوران کودکی من مجبور بود زنگ خونه‌ی ما رو بزنه، منم هر روز با یه دست لباس اتوکشیده می‌رفتم پایین و در رو واسش باز می‌کردم، اونم می‌گفت: "ممنون عزیزم!" لعنتی چقدر تودل‌برو می‌گفت عزیزم ..."

نظر كسانی كه كتاب را خوانده‌اند:

 عليرضا (ماني) دواتگران:  کتاب در عین حالی که نوشتار ساده‌ای داره، می‌تونه مخاطب رو جذب کنه و کنجکاوی خواننده رو برانگیزه. با توجه به سن کم و تازه‌کار بودن نویسنده، نوید کارهای بهتری از این نویسنده‌ی جوان در آینده میشه داد.

 شهرزاد فيروزبخت:  قبل از چاپ شدن این کتاب، نویسنده در کانال تلگرامش بخش‌هایی از کتاب هنوز چاپ نشده‌اش رو به اشتراک می‌ذاشت و آنقدر این تکه‌ها برام جالب بود که شدیدا منتظر چاپ شدن کتاب بودم ولی بعد از خوندن کل کتاب حس این رو داشتم که به جای یک متن یکپارچه، با یک چهل تکه از پارچه‌های نفیس و باارزش روبرو هستم که با کوک‌های درشت و ناشیانه کنار هم دوخته شدن.
داستان کتاب شدیدا آبکی و سطحیه و شخصیت‌ها اصلا پرداخت نشدن و هرجا جمله‌ی مثلا پرمغزی میگن، تصویر آینه‌ای از نویسنده رو نشون میدن که به نظرم بهتر بود نویسنده به جای این همه تصویر نصفه نیمه از خودش، یک تک‌گویی کامل رو طراحی می‌کرد ... البته در انتهای داستان غافل‌گیری هوشمندانه‌ای هست که نشانه‌ی خلاقیت آقای نویسنده است، امیدوارم این خلاقیت در آینده نزدیک به ثمر بشینه و متن‌های آقای معین پخته‌تر و یکدست‌تر بشن و کتاب‌های بعدیشون از برش‌های تلگرامی زیبا، به یک اتحاد یکپارچه زیبا برسن.