قطعه شعر "جان بچههایتان" با این عبارات آغاز میشود:
"در پیادهرو
مادری به کودک گرسنهاش
شیر میدهد
در کنار او
کودکی نشسته است
دست سوی عابران دراز کرده
داد میزند: "کمک کنید
جان بچههایتان!"
از میان عابران، فقط
یک درخت زردِ پیر
سکهای به کودک فقیر میدهد ..."