ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
هیولایی صدا میزند
(A Monster Calls)
نویسنده:
پاتریک نس
(Patrick Ness)
ترجمه:
محمدرضا ملکی
ناشر:
پیدایش
سال نشر:
1401
(چاپ
4
)
قیمت:
205000
تومان
تعداد صفحات:
301
صفحه
شابك:
978-600-296-454-0
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 6 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'هیولایی صدا میزند':
سر ساعت 12 و هفت دقیقه نیمهشب کانر سیزده ساله از خواب میپرد و پشت پنجره اتاقش هیولایی را میبیند. اما این آن هیولایی که کانر انتظارش را داشته، نیست. کانر منتظر هیولایی بود که از وقتی مادرش درمان بیماریاش را آغاز کرده هر شب در کابوسهایش به سراغ او میآید. اما یکی با اون فرق دارد. او پیر و وحشی است و از کانر چیزی میخواهد. چیزی وحشتناک و خطرناک. او به دنبال حقیقت است ...
داستان با این جملات آغاز میشود:
"هیولا درست بعد از نیمهشب، همان موقعی که همیشه هیولاها خودشان را نشان میدهند، ظاهر شد.
کانر در آن لحظه بیدار بود.
کابوس دیده بود. نه کابوسی جدید. همان کابوس همیشگی. خواب وحشتناکی که تازگیها زیاد میدید. خواب تاریکی، باد، جیغ. و دستهایی که هر چقدر هم آنها را محکم میگرفت، از میان انگشتانش سر میخوردند. کابوسی که پایانش همیشه …
کانر پچپچ کنان به تاریکی داخل اتاق خوابش گفت: "از اینجا برو." سعی میکرد کابوس را به عقب برگرداند و اجازه ندهد به دنبال او پا به دنیای بیداریش بگذارد. "همین حالا از اینجا برو."
به ساعتی که مادرش روی میز کنار تختش گذاشته بود، نگاهی انداخت. 12:7 هفت دقیقه از نیمهشب میگذشت. مسلما برای شبی که پایان روز مدرسه و شب قبل از روز یکشنبه بود، دیروقت به حساب میآمد..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!