ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
رودهای ژرف
(Deep Rivers)
نویسنده:
خوزه ماریا آرگداس
(Jose Maria Arguedas)
ترجمه:
مصطفی مفیدی
(Mostafa Mofidi)
ناشر:
نیلوفر
سال نشر:
1386
(چاپ
1
)
قیمت:
175000
تومان
تعداد صفحات:
368
صفحه
شابك:
978-964-448-346-2
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'رودهای ژرف':
رشته ارتباطی که وقایع این کتاب حسرتبار، و گهگاه شورانگیز را به هم میپیوندد خاطرات کودکی است آزاردیده از اصل و نسب دوگانهی خویش، کودکی که در دو جهان متخاصم ریشه دارد. پسر سفیدپوستان، بزرگ شده نزد سرخپوستان، و بعد بازگشته به جهان سفیدها ... او این امتیاز را نیز دارد که تضادی غمبار را بین دو جهان بیگانه که یکدیگر را نفی میکنند و نمیتوانند حتی در وجود خود او به آسانی همزیستی کنند برانگیزد.
کتاب رودهای ژرف از خاطرات خود نویسنده منشا میگیرد؛ از آن خاطرات قصهای سر بر میکشد که شخصیت اصلی آن، به نوبهی خود از واقعیتی شکننده، که تنها در حافظهی خود او زنده است، تغذیه میکند. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"با وجود سر و وضع قدیمی و لباسهای کهنه و کثیفش، احترام برمیانگیخت. افراد مهم و سرشناس کوثکو با فروتنی به او سلام میکردند. همیشه عصای سرطلایی در دست داشت؛ کلاه لبهپهنش اندک سایهای بر پیشانیاش میانداخت. بیرون رفتن با او سخت بود، چون در برابر همهی کلیساها و نمازخانهها زانو میزد و به هر کشیشی که میرسید ریاکارانه کلاه از سر برمیداشت.
پدرم از او بدش میآمد. او در املاک پیرمرد به عنوان منشی کار کرده بود. پدرم دربارهاش میگفت: "از بالای کوه، صدای لعنتیاش از بالای کوه داد میزند تا رعیتهایش بدانند که او در همه جا حضور دارد. میوههای باغستانهایش را انبار میکند و میگذارد بگندند؛ فکر نمیکند ارزش دارد آنها را در کوثکو یا در آبانکای به فروش برساند، و میگوید برایش عزیزتر از آناند که آنها را برای رعیتهایش بگذارد. از رحمت خدا به دور است." ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!