بنفشه بامداد: به تعداد هر سیاهپوست رنجکشیده یک داستان غمانگیز، دردناک و غیرقابل باور وجود دارد. در عین حال تمام داستانها مثل هم هستند و وقایع آنها خارج از تحمل انسان. توصیفهای نویسنده از وقایع و حتی اعتقادات شخصیتها به قدری زیبا و جذاب بود که به زحمت میتوانستم کتاب را کنار بگذارم. مخاطب قرار دادن خواننده نیز به جذابیت داستان افزوده است و خواننده را موظف به اندیشیدن در مورد رویدادها و حوادث داستان میکند. به نظرم کتاب مربوط به دوره و زمان خاصی نیست و هنوز هستند افرادی که طبق سنت بردهداری رفتار میکنند و بین انسانها تفاوت قائل میشوند و حرمت انسانهای آزاده را زیر پا له میکنند. برای همین شاهد این صحنه هستیم که در نهایت بیادبی و خودخواهی پیرمردی پناهنده از کشور همسایه را از روی صندلی اتوبوس شهری بلند میکنند تا خود برای دقایقی به جای او بنشینند.
الهه سعادتي: کتاب خوبیه کم کم آدم رو علاقمند میکنه. بازهم مشکل همیشگی آمریکا با سیاهپوستها ... کتاب قشنگیه فقط یکم ترجمهاش یه جوریه ...