نسرين اشكاني: بلاخره پس از مدتها کتابی خواندم که زنگار از دلم پاک کرد . دست شما سبز و خرم تا میتوانید از این دست برای من بفرستید
محمود اسلاميان: کتاب را با ترجمهی خسرو رضایی به صورت فیزیکی و همزمان با نسخهی دیجیتال با ترجمهی عبدالحسین شریفیان خواندم و باید بگویم ترجمهی هردو دارای کاستیهایی بود و لحن شاعرانهی نویسنده به صورت کاملا گویا به خواننده منتقل نشده بود و اما ... گذار از دوره ی کودکی و نوجوانی به همراه بینشهای تحمیلی دیگران و سردرگمی رهایی از آنچه فکر میکنی عقیدهی توست، چیزی است که در این کتاب به آن پرداخته شده ...گاه معلم میشویم و گاه شاگرد، همچون محمود و ایاز، تا بدانیم هیچ چیز مطلق نیست حتی عقیده و نگرش و اصلا به طور خاص عقیده و نگرش ... بزرگترین تراژدی بشری یعنی جنگ منشا تغییراتی گاه اساسی در روان و رویهی زندگی است ... والسلام
معصومه اطيابي: به نظرم اصلا ترجمه جالبی نداشت. اونقدر که هر بار این کتاب رو دست میگیرم اصلا انرژی برای خوندن بیشترش ندارم. :(((
مريم كاظمزادگان: محتوا و ترجمه بسیار بد