ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
شناسنامه محصول
دستیار ماما
(The Midwife's Apprentice)
نویسنده:
کارن کشمن
(Karen Cushman)
ترجمه:
نسرین وکیلی، مریم واعظی
ناشر:
قطره
سال نشر:
1393
(چاپ
2
)
قیمت:
7500
تومان
تعداد صفحات:
135
صفحه
شابك:
978-600-119-555-6
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 31 نفر
امتیاز كتاب:
(3 امتیاز با رای 1 نفر)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'دستیار ماما':
در یک شب یخبندان، دختری که نه خانهای داشت و نه پدر و مادری، و نه حتی نامی جز "تحفه"، در گرمای تودهی پهن طویلهی دهقانی پناه میگیرد. آنجا جین، مامای دهکده او را پیدا میکند. "تحفه"، که حالا صاحب جدیدش نام "سوسک" بر او گذاشته است، کار خود را به عنوان دستیار ماما شروع میکند. راه زندگیاش هموار نیست؛ جین زن خشنی است با نگاههای تند و تیز و اخلاقی تندتر. با این همه سوسک برای خود جایگاهی به دست میآورد. گربهای دارد و دوستی یکی از پسران دهکده را جلب میکند. او بخشی از فوت و فنهای کار ماما را، که سعی میکند از او پنهان کند، مخفیانه یاد میگیرد. او حتی برای خود یک اسم واقعی انتخاب میکند و از همه میخواهد "آلیس" صدایش بزنند.
اما بعد روزی در انجام یکی از وظایفی که برعهدهاش گذاشته میشود شکست میخورد و به همین خاطر فرار میکند. زیرا معتقد است که به قدری احمق است که برای هیچکس مفید نیست ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"وقتی مدفوع حیوانات با کاه پوسیده و آشغال به شکل تودهای انبوه روی هم جمع میشود، با پوسیدن و گندیدن آنها گرما به وجود میآید. معمولا به علت بوی بد این توده، هیچکس آنقدر به آن نزدیک نمیشود تا متوجه این گرما شود، اما دخترک متوجه گرمای این تودهی گندیده شد و در آن شب یخبندان، بیاعتنا به بوی آن، به میان کود گندیدهی گرم فرو رفت. در واقع، بوی پهن احتمالا فقط کمی بدبوتر از چیزهای دیگر زندگی او بود؛ بوی پسماندهی غذاهایی که از میان سطل زبالهی خانهها جمع میکرد، بوی طویلهها و خوکدانیهایی که در صورت امکان در آنها میخوابید و بوی بدن خودش: بدن ناشسته، گرسنگی کشیده، محبتندیده و ناخواستنی خود او ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!