ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
بیماری
(Illness: The Cry of the Flesh)
نویسنده:
هوی کرل
(Havi Carel)
ترجمه:
احسان کیانیخواه
ناشر:
گمان
سال نشر:
1401
(چاپ
5
)
قیمت:
95000
تومان
تعداد صفحات:
247
صفحه
شابك:
978-600-7289-00-6
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 16 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'بیماری':
همه ما در برههای از زندگیمان بیمار میشویم. بیشترمان هم بر اثر ابتلا به یکی از این بیماریها غزل خداحافظی را میخوانیم. زندگی همه تا حدی متاثر از بیماریهاست. بیماری و زوال مشخصههای عمومی موجودات زندهاند. پس چرا بیماری، به قول زنی مبتلا به سرطان که نامهای برایم نوشتهبود، «راز کوچک و کثیفی» است که فقط بین بیماران رد و بدل میشود؟ مگر در این راز چه چیزی نهفته است؟ بیمار بودن چه حس و حالی دارد؟ در این کتاب میکوشم پرده از «راز کوچک و کثیف» بیماری بردارم به این امید که افراد در تجربه بیماری احساس بیکسی وتنهایی کمتری داشته باشند.
مقدمه کتاب با این جملات آغاز میشود:
"اولین باری که فهمیدم نمیتوانم کاری را انجام بدهم غافلگیر شدم. احساس کردم به من توهین شده، انگار ناتوانیام مهر تاییدی بود بر محدودیت امکانات وجودیام. تازه به انگلستان برگشته بودم و به یکی از این کلاسهای فشرده تناسب اندام میرفتم. در این کلاس ورزشی طناب میزدیم، وزنه میزدیم، شنا میرفتیم و یکسری کارهای دیگر میکردیم. چند نفری میشدیم و دو تا دختر لاغرمردنی هم بینمان بودند. چند دور اول را مشکلی نداشتم اما جلوتر که رفتیم، نفس کم آوردم. مشکل نه از ضعف عضلاتم بود نه از چالاکیام، وزنهها هم مناسب بودند؛ اشکال از ریههایم بود. نفسم درنمیآمد. مربیمان نگاه ترحمآمیزی به من داشت. لابد پیش خودش میگفته این زن تنبل به درد این کارها نمیخورد. در هر دور همینطور کند و کندتر میشدم و دفعات کمتری یک حرکت را تکرار میکردم و هر چقدر هم که جان میکند نمیتوانستم طناب بزنم ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!