ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
مرگ
(Death (The Art of Living))
نویسنده:
تاد می
( Todd May)
ترجمه:
رضا علیزاده
ناشر:
نشر گمان
سال نشر:
1401
(چاپ
9
)
قیمت:
79000
تومان
تعداد صفحات:
198
صفحه
شابك:
978-600-94072-2-4
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 9 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'مرگ':
این واقعیت که ما میمیریم و موجوداتی فانی هستیم معمولا در سراسر زندگیمان به شکلهای مختلف تاثیر میگذارد. روشهای بسیاری برای فکر کردن درباره مرگ و کنار آمدن با آن وجود دارد. تعداد قابل توجهی از این روشها برپایه فراموش کردن ماجرا یا همان "خط زدن صورت مساله" تلاش میکنند تا واقعیت مرگ را از خاطر ما ببرند. اما نویسنده این کتاب به مقابله با پنجه پولادی مرگ برخاسته! او فرضهای مختلف درباره سرنوشت انسان بعد از مرگ را در نظر میگیرد. اما بحث اصلی کتاب این است که با قبول کردن هر فرضیهای درباره مرگ و سرنوشت انسان فانی پس از آن، زندگی را چگونه باید از سر گذراند.
فصل اول کتاب با عنوان "کنار آمدن با مرگ" با این جملات آغاز میشود:
"در بهار سال 2004 از فرودگاه گرینویل کارولینای جنوبی به مقصد لاگاردیای نیویورک سوار هواپیما شدم. داشتم به دیدن مادربزرگ ناتنیام میرفتم، زنی که سالها بود با او مانوس بودم. سرطان داشت و در بستر مرگ بود، و این یکی از آخرین فرصتهایی بود که میتوانستم او را ببینم. مثل دفعات قبل در پرواز آخر هفته جا گرفته بودم تا دو سه روزی را با تو در آپارتمانش در برانکس بگذرانم. اما چند دقیقهای در این پرواز نگرانی من مرگ او نبود، بلکه مرگ خودم بود.
هواپیما برای نشستن روی باند لاگاردیا معمولا از شرق به غرب میآید. وقتی از کارولینای جنوبی بلند شده بود، روی بروکلین و کوئینز دور میزند و دوباره به سمت چپ به طرف منهتن میچرخد و فرود میآید. از طرف چپ هواپیما، جایی که معمولا جا رزرو میکنم، به محض چرخیدن به طرف بروکلین میتوان نمای ساختمانهای منهتن را در افق دید. در این روز خاص هم باز دقیقا همین اتفاق افتاد، تا اینکه خواستیم فرود بیاییم ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!