سينا رضي: کتاب بدون شک همانطور که گفته شده یکی از برترین آثار آسیموف است. آسیموف به خوبی هم چیرهدستیش در داستاننویسی و معماسازی را نشان داده، و هم تسلطش بر موضوعات دقیق علمی در زمینههای پیشروی فیزیک و شیمی عصر خودش را. ویژگی جالب داستان، به جز بعد علمی دقیقش، در ساختار پرمعما و پر از پرسش و پیچ و خم داستان است که تقریبا همیشه راهی برای شگفتزده کردن مخاطب پیدا میکند. داستان در سه بخش و از سه دیدگاه روایت میشود؛ با این وجود روند داستان تقریبا خطی است و زیاد در خط داستان جابجا نمیشویم. معناسازی آسیموف در بخش دوم کتاب بیشتر از همه نظر را به خود جلب میکند، به خصوص چشمگیرترین چرخش داستان در قسمتهای پایانی این بخش است که بسیار خوشایند و هیجانانگیز است. بخش دوم پیچیدهترین بخش کتاب هم هست و لازم است کمی در داستان آن به پیش رفت تا تمام مفاهیم مورد نظر نویسنده را به خوبی درک کرد که البته میشود از سرعت خوراندن مطالب به خواننده فهمید که خواست خود آسیموف نیز همین است. در کتابهای آسیموف از پایانهای خیلی دراماتیک و با بار عاطفی شدید خبری نیست و شاید مثل داستانهایی مانند پایان طفولیت آرتور سی کلارک، فرجام کار تا مدتها درگیرتان نکند، اما در پایان آنچنان شیرینی دلچسبی دارند که در پایان هر کدامشان آرزو میکنید که کاش داستان همچنان ادامه داشت. این شاید مهمترین راز داستاننویسی آسیموف باشد.
سمانه بیگلری: جزو بهترين كتابهاي علمي تخيلي كه تا بحال خوندم.
محمود اسلاميان: از معدود رمانهای آسیموف است که از دنیای خلق شدهی کهکشانیاش که نود درصد از داستانهایش در آن میگذرد فاصله گرفته اما همیشه فلسفهی انسانی عمیقی که در نوشتههای آسیموف وجود دارد آدم را به وجد میآورد و به فکر وا میدارد. این کتاب هم در آخر چیزهایی را به ما نشان میدهد که شاید آنقدر جلوی چشم هستند که نادیده گرفته میشوند.
مهرداد مستغیثی: کتاب خیلی زیبایی هست و من علاوه بر این کتاب کتاب بازی بزرگ رو هم پیشنهاد میکنم.
ژاله فراهاني: از نظر من فقط یک فانتزی خوب میتواند لبههای تیز مدرنیته را در ذهن انسان صیقل بدهد. داستان ایزدان هم، داستانی ساده با مضمونی جدید است که یکی از درسهای بسیار کاربردی زندگی را در قالب داستان و با مثالی عینی به خواننده میآموزاند، اینکه ما آدمها اینرسی زیادی برای پذیرش خطرناک بودن بازیچههای مدرنمان داریم. اگر میخواهی خطرات زیستمحیطی استفاده از ابزاری مدرن را گوشزد کنی با جار زدن در مقاله و کتاب و ... به جایی نمیرسی. باید به راهحل آن فکر کنی. راه حل و جایگزین را که یافتی آن را معرفی کن و بعد از مضرات استفاده از ابزار قبلی بگو ... به قول مولانا: دلایل قوی باید و معنوی نه رگهای گردن به حجت قوی.
علي فدايي: درگیری فرا ذهن فرا بشریها! ولی فرازمینیها رو بیشتر آدم دیدم تا انسانها رو!
گلناز گرايلي: کتاب عامهپسندی نیست چرا که پر از اصطلاحات سنگین فیزیکه ولی بخش دومش که به توصیف دنیایی بیگانه از دنیای ما یا به قول نویسنده پراجهان میپردازه شگفتانگیزه. چطور ذهن یک انسان میتونه دنیایی خیالی از موجودات زنده بسازه که از یک سو بینهایت غریب با قوانین طبیعی دنیای ماست و از سویی دیگر بینهایت قریب با عواطف بشری. فصل دوم کتاب خارقالعاده و جذابه و یک سر و گردن بالاتر از دو فصل دیگه. در مجموع خوشایند بود
بنفشه بامداد: یادآوری مبانی و قوانین فیزیک در قالب یک داستان جالب است. البته خواننده حتما باید با این مبانی آشنا باشد. همچنین مقایسهی شرایط زندگی در ماه و کرهی زمین هم موضوع جالبی است که در این کتاب به آن اشاره شده است.