بخريد و بخوانيد ...
سفر روس

سفر روس

نویسنده: جلال آل‌احمد (Jalal Al-e-Ahmad)
ناشر: فردوس
سال نشر: ؟ (چاپ 3)
قیمت: 26000 تومان
تعداد صفحات: 328 صفحه
شابك: 964-320-272-0
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 1 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'سفر روس':

جلال سال 1343 رفت روسیه. به دعوت خانه‌ی وکس (انجمن فرهنگی ایران و شوروی). سفر از هفتم مرداد تا هفتم شهریور به درازا کشید. دعوت شده بود تا در هفتمین کنگره مردمشناسی مسکو شرکت کند. کنگره یک هفته دایر بود. از 12 تا 19 آن سال. اما سفر جلال سی و یک روز کش آمد.
... جلال از 1322 تا 1326 (یعنی از بیست سالگی تا بیست و چهار سالگی) عضو حزب توده بود. و حزب توده صورتِ ایرانیزه شده احزاب کمونیست. که کل این احزاب شبکه‌هایی بودند از کا.گ.ب یک سازمان جاسوسی بین‌المللی. مثل سازمان سیای آمریکا. یا دست کم مثل سگ زرد برادر شغال. (این آگاهی‌ها، در سال 1322 برای هیچ فردی ممکن نبود) به تبع حزب توده، جلال هم شیفته‌ی شیوه‌ی مدیریت شوروی بود. بیماری این شیفتگی جلال، در سال 1326، شفا یافت. و جلال از آن سال در برابر یک فریب جهانی موضع گرفت.
... جلال چهل و یکساله است که می‌رود به مسکو. تب و تاب جوانی را دارد. اما تعصبات کور جوانی را نه. از قید حزب توده و مسکو و استالین و حتی "منیت" آزاد است. اما هنوز تشنه جرعه‌ایست از "حق" ... (برگرفته از درآمد کتاب به قلم شمس آل‌احمد)
متن اصلی کتاب با یادداشت آل‌احمد در تاریخ 7 مرداد 1343 با این جملات آغاز می‌شود:
"چهار بعد از ظهر دیروز با یک اتوبوس از ناصریه راه افتادم به این سمت. به 14 تومن. و ده شب اینجا بودم. و حالا خراب شده‌ام سر میرزا مهندس ابوالقاسم توکلی. تکلیف آمدن ازین راه دیروز صبح معین شد. تا قبل از آن معلوم نبود از کدام راه خواهم رفت. "شویتوف" و خانه‌ی "وکسی"‌ها منتظر بلیط طیاره بودند که هنوز نرسیده بود و عاقبت سفارش کردند که بیایم بندر پهلوی و خودم را برسانم به آخرین "پاراخوت" که مرا سروقت به باکو و از آنجا با طیاره به مسکو خواهد رساند. این قضایا صبح دیروز گذشت و از 10 تا 11 و نیم دنبال کار ویزای روسیه بودم و همه جا "شویتوف" راهنما. درهای بسته قنسولخانه‌ی روس در خیابان منوچهری و محیط ساکت و پر از رمز. و قنسول نبود و امضاش لازم بود و آدمها ناشی بودند. و برای یک مهر زدن پنج دقیقه وقت می‌گرفتند. چون سرشان بدجوری خلوت بود و با کوچکترین کارها ساعت‌ها بیکاری را پر می‌کردند ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!