بخريد و بخوانيد ...
گلبرگی از دریا
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

گلبرگی از دریا

(A Long Petal of the Sea)
نویسنده: ایزابل آلنده (Isabel Allende)
ترجمه: علیرضا شفیع‌نسب
ناشر: نشر خوب
سال نشر: 1401 (چاپ 2)
قیمت: 89000 تومان
تعداد صفحات: 334 صفحه
شابك: 978-622-7425-14-7
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 5 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'گلبرگی از دریا':

در سال‌های پایانی دهه 1930، فرانکوی دیکتاتور و همدستان فاشیست او بر اسپانیا حکم می‌رانند. برای گریز از دیکتاتوری خشن او صدها هزار نفر خانه و کاشانه خود را ترک می‌کنند و به سمت مرز اسپانیا با فرانسه می‌روند. در میان این جمعیت عاصی از دست دیکتاتور روزر برگرا زن جوان حامله‌ای است که فرزند شوهر درگذشته خود را در شکم دارد. روزر در این سفر خطرناک با ویکتور دالمائو، برادر شوهرش، همراه شده. سرنوشت بالاخره آنها را از اروپا به شیلی می‌کشاند و برخلاف میل‌شان آنها را وادار می‌کند تا با هم ازدواج کنند. اما با گذشت سال‌ها آنها همچنان امید بازگشت به اسپانیا را در سر می‌پرورانند و با اتفاقاتی که در کشور جدیدشان، شیلی، رخ می‌دهد همراه می‌شوند ...
داستان با این جملات آغاز می‌شود:
"سرباز جوان عضو "یگان شیرخواران" بود؛ همان گروه متشکل از پسرانی که به جبهه احضار شده بودند، چون هیچ مردی، اعم از پیر و جوان، برای جنگیدن باقی نمانده بود. ویکتور دالمائو او را به‌همراه دیگر مجروحان تحویل گرفت. این مجروحان را با کامیون‌های تدارکات به استاسیون دل‌نورته می‌آوردند و مثل کنده‌های درخت روی تشک‌هایی بر زمین سیمانی و سنگی می‌خواباندند. مجروحان همین‌جا منتظر می‌ماندند تا با خودروهای دیگر به بیمارستان‌ها منتقل شوند. پسرک بی‌حرکت افتاده بود و چنان نگاه آرامی به چهره داشت که گویی فرشتگان را دیده و دیگر از چیزی نمی‌هراسد. خدا می‌داند چند روز از یک برانکار به برانکار دیگر، از یک بیمارستان صحرایی به بیمارستان صحرایی دیگر و از یک آمبولانس به آمبولانس دیگر جابه‌جا شده بود تا بالاخره با این قطار به کاتالونیا برسد.
در این ایستگاه، پزشکان، پزشک‌یاران و پرستاران ابتدا سربازان را معاینه می‌کردند. وخیم‌ترین موارد را به بیمارستان می‌فرستادند و بقیه را بر اساس جراحتشان دسته‌بندی می‌کردند: گروه آ: دست، گروه ب: پا، گروه ج: سر و ... بعد اتیکتی دور گردنشان می‌گذاشتند و آن‌ها را به مراکز مرتبط می‌فرستادند ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!