ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
شناسنامه محصول
میراث جاسوسان
(A Legacy of Spies)
نویسنده:
جان لوکاره
(John le Carré)
ترجمه:
مهدی فیاضیکیا
ناشر:
چترنگ
سال نشر:
1399
(چاپ
2
)
قیمت:
54000
تومان
تعداد صفحات:
348
صفحه
شابك:
978-600-8066-83-5
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 3 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'میراث جاسوسان':
سالها از عملیاتی که منجر به مرگ آلک لیماس شد، گذشته (داستان کتاب "جاسوسی که از سردسیر آمد".) داستان را پیتر گیلیام تعریف میکند که به همراه جورج اسمایلی آن عملیات را در آلمان شرقی هدایت میکردند. آنها هر دو حالا بازنشسته شدهاند و گیلیام در مزرعهای دورافتاده دوران پیری خود را سپری میکند. اما MI6 دوباره به سراغ او میآید. کریستف، پسر لیماس، از دولت بریتانیا بخاطر مرگ پدرش شکایت کرده و وکلای MI6 سعی دارند تا آنجا که میتوانند از گیلیام درباره این عملیات اطلاعات بدست آورند. همه میخواهند بدانند آیا کوتاهی و غفلت آنها موجب مرگ لیماس شده؟
داستان با این جملات آغاز میشود:
"آنچه در پی میآید، تا جایی که در توانم بوده، روایتی است صادقانه از نقش من در عملیات فریب بریتانیا، با اسم رمز "ویندفال"، که علیه سرویس اطلاعات آلمان شرقی (اشتازی) در اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 انجام شد، و به مرگ بهترین عامل مخفی بریتانیا، که تا کنون با او کار کرده بودم، و همچنین زنی بیگناه که این عامل جانش را فدای او کرد، انجامید.
افسر اطلاعاتی حرفهای هم به قدر سایر نوع بشر در معرض احساسات انسانی است. آنچه مهم است این است که تا چه اندازه بتواند این احساسات را سرکوب کند، چه در همان زمان بروز این احساسات و چه آنطور که برای من پیش آمد، پنجاه سال بعدتر. تا همین چند ماه پیش، در مزرعه دوردستی در بریتانی، که زادگاه من است، شبها در تختخواب دراز میکشیدم و به صدای احشام و مرغها گوش میسپردم و با سرزنشهای ندای وجدانم، که گاهگاه بیخوابم میکرد، میجنگیدم. در پاسخ به این سرزنشها میگفتم که بسیار جوان بودم، بسیار معصوم، بسیار ناشی و بسیار دونپایه. میگفتم اگر دنبال مقصر میگردند بروند گریبان استادان اعظم فریب را بگیرند، جورج اسمایلی و استادش، کنترل ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!