ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
شناسنامه محصول
جولیت
(Juliet, Naked)
نویسنده:
نیک هورنبی
(Nick Hornby)
ترجمه:
سیروس قهرمانی
ناشر:
مروارید
سال نشر:
1395
(چاپ
1
)
قیمت:
25000
تومان
تعداد صفحات:
349
صفحه
شابك:
978-964-191-415-0
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 10 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'جولیت':
آنی در شهر کوچک دلگیری در انگلستان زندگی میکند و با دانکن دوست است. دانکن یکی از طرفداران پروپاقرص خوانندهای به نام تاکر است. تاکر که زمانی خوانندهی معروفی بوده حالا پس از پشت سر گذاشتن دوره شهرت، در ناحیهای روستایی در آمریکا زندگی میکند. وقتی آنی درباره آخرین آلبوم تاکر اظهارعقیده میکند که "چیز مزخرفی است!" همهچیز به هم میریزد و سیر اتفاقات بهگونهای پیش میرود که سرنوشت هر سه آنها را تحتتاثیر قرار میدهد.
داستان با این جملات آغاز میشود:
"آن همه راه از انگلستان تا مینیاپولیس آمریکا آمده بودند که فقط توالتی را ببینند. این حقیقت ساده هنگامی به ذهن آنی خطور کرد که توی خودِ توالت ایستاده بودند: غیر از شعارها و عکسهای روی دیوار که بعضیشان اهمیت توالت در تاریخ موسیقی را نشان میدادند داخلِ آن نمور، تاریک، بدبو و کاملا عادی بود. آمریکاییها در استفادهی تماموکمال از میراثشان حرف ندارند، اما اینجا کار زیادی از دستشان برنیامده بود انجام دهند.
دانکن گفت: "آنی، دوربین همرات هست؟"
"آره. از چی میخوای عکس بگیری؟"
"میدونی که ..."
"نه."
"خب ... توالت دیگه."
"به این لا... به اینا چی میگن؟"
"مستراح سرپا."
"وانمود کنم دارم ازش استفاده میکنم؟"
"هرجور دوست داری."
بهاینترتیب دانکن از بین سه مستراحِ سرپا روبهروی وسطی ایستاد، دستهایش را با ژستی متقاعدکننده جلوی خودش گذاشت، سرش را چرخاند و به آنی لبخند زد ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!