ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
شناسنامه محصول
بلیت برگشت
نویسنده:
نسیم وهابی
ناشر:
مرکز
سال نشر:
1398
(چاپ
1
)
قیمت:
39500
تومان
تعداد صفحات:
231
صفحه
شابك:
978-964-213-425-0
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 2 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'بلیت برگشت':
داستان بلند
داستان با این جملات آغاز میشود:
"عطر بهار همه جا را پر کرده بود. باران صبحگاهی صورت نرم برگها را برق انداخته بود؛ هوا بوی بهارنارنج میداد.
آذر از شرکت مرخصی گرفته قرار بود ظهر آنروز مادرش از تهران برسد.
مادر آذر را همه ماتو صدا میکردند. گویا وقتی آذر بچه بوده مادرش سعی کرده به او یاد بدهد که او را مامان طوبا صدا کند. عبارت طولانی مامان طوبا، در زبان بچه، کوتاه و تبدیل شده بود به ماطو یا ماتو. بعد از آن اسم طوبا خانم تغییر کرد به ماتو. حتی دیگر باباجان هم همسرش را ماتو یا گاهی ماتو خانم صدا میکرد.
آذر و ماتو صبر کردند تا بچهها از مدرسه برگردند و با هم ناهار بخورند. سپیده و کاوه به شوق ماتو به دو از مدرسه به خانه برگشتند. اول کاوه رسید، و تا ماتو قربان صدقهی نوهی بزرگش برود، سپیده هم رسید.
همه دور میز آشپزخانه نشسته بودند. ناهار و بعد از ناهار به صحبت دربارهی اخباری گذشت که ماتو از تهران آورده بود: تغییر و تحول در زندگی دوستان و آشنایان، جزئیات ماجرای آخرین عروسی و آخرین فوت، گرانی اجناس در تهران، بگومگوی همسایهها سر کوپن شکر، مشغلهی تنها پسرش اسی، خانهنشین شدن دایی و کلافگی زندایی از دخالتهای دایی در کارهایش ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!