ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
چشم زمان (اودیسه زمان - کتاب اول)
(Time's Eye)
نویسنده:
آرتور سی کلارک، استیون بکستر
(Arthur C. Clarke)
ترجمه:
شادی حامدی آزاد، حسین شهرابی
ناشر:
کتابسرای تندیس
سال نشر:
1401
(چاپ
2
)
قیمت:
236000
تومان
تعداد صفحات:
469
صفحه
شابك:
978-600-182-585-9
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 5 نفر
امتیاز كتاب:
(5 امتیاز با رای 1 نفر)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'چشم زمان (اودیسه زمان - کتاب اول)':
از روزگاران کهن، بسیار پیشتر از عصر انسانها، "نخستزادگان" که موجوداتی هستند کمابیش به پیری کیهان، زمین را زیر نظر دارند؛ بشر هیچ از وجود نخستزادگان آگاه نیست تا آنکه ... در لحظهای کوتاه، زمین تکهتکه میشود و دوباره مثل یک جورچین عظیم به هم متصل میشود. ناگهان سیاره و تمام موجودات زندهی ساکن بر آن دیگر از یک روزگار واحد نیستند. دنیا به چلتکهای از دورانهای مختلف تبدیل میشود، از دوران پیش از تاریخ تا سال 2037. از هر کدام از زمانها هم ساکنانی حاضر هستند که حالا باید در کنار یکدیگر زندگی کنند.
در سرتاسر آسمانِ این زمین نو، گویهایی نقرهرنگ در آسمان شناورند که هیچ سلاحی بر آنها کارگر نیست و بههیچوجه نمیتوان با آنها ارتباط برقرار کرد. آیا این گویها ابزارهایی پیشرفته هستند که کارشان خلق و حفظ گسستهای زمانی بوده؟ آیا دوربینهایی هستند که بیگانگان تصورناپذیر با آنها ساکنان زمین نو را زیر نظر گرفتهاند؟ یا نکند چیزی هستند بهمراتب عجیبتر و هراسانگیزتر؟
حالا انسانهایی از اعصار مختلف قرار است با هم زندگی کنند و در این دنیای شگفتانگیز نو راهی برای بقا بیابند. سه فضانورد روس و امریکایی، چند سرباز صلحبان سازمان ملل، یک لشکر از سربازان بریتانیایی قرننوزدهمی به همراه سربازان هندی همکارشان، و در کنار همهی اینها، دو سردار خونریز و بزرگ تاریخ که لشکریانشان جهان را فتح کردند و حالا ممکن است رودرروی هم قرار بگیرند ... یکی مغول و دیگری مقدونی. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"سیاره به مدت سی میلیون سال سرد و خشک مانده بود تا اینکه در شمال، صفحات یخ کمکم به قارهها چنگ کشیدند. کمربندِ جنگلی که زمانی در سرتاسر افریقا و اوراسیا کشیده شده بود - کمابیش لاینقطع از سواحلِ اقیانوسِ اطلس تا شرقِ دور - به مناطقی روبهزوال تبدیل شدند. موجوداتی که زمانی ساکن آن سبزی جاودان بودند مجبور شدند یا با این محیط سازگار شوند یا مهاجرت کنند.
گونهی جوینده هر دو کار را کرد.
جوینده که نوزادش به سینهاش آویزان بود، در سایهبانِ استخوانیِ ابروها، به روشنایی زل زده بود. زمین پاییندستِ جنگل دشتی بود غرق در نور و گرما. جایگاهِ سادگیِ ترسناکی بود، جایی بود که مرگ در چشمبههمزدنی سر میرسید. درعینحال میدانِ فرصت نیز بود. اینجا روزی سرزمینِ مرزی بین افغانستان و پاکستان میشود و برخی آن را سرحدِ شمالغرب مینامیدند ..."
نظر كسانی كه كتاب را خواندهاند:
المیرا فرحی:
بنظر جالب میاد. ازین مدل کتابها خیلی دوس دارم. احتمالا بخونمش