ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
مادمازل شنل
(Mademoiselle Chanel)
نویسنده:
سی. دابلیو. گورتنر
(C. W. Gortner)
ترجمه:
الهام عبادی
ناشر:
کوله پشتی
سال نشر:
1402
(چاپ
15
)
قیمت:
250000
تومان
تعداد صفحات:
512
صفحه
شابك:
978-600-461-067-4
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 1 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'مادمازل شنل':
گابریل شنل که در فقر و در منطقهای روستایی به دنیا آمد، بعد از مرگ مادر، همراه با خواهران و برادرانش به یتیمخانه فرستاده شد. در آنجا راهبهها استعداد استثنایی او را در خیاطی پرورش دادند، استعدادی که بعدها زندگی این زن جوان پرشور را در مسیری سوق داد که با دوران مشقتبار کودکیاش کاملا متفاوت بود.
او خود را به کوکو - خیاط زنانه و گاهی خواننده اشعار عاشقانه - تبدیل میکند. دختر موخرمایی ریزنقشی مالامال از آرزو، با درخششی که توجه یک جوان ثروتمند که بعدها عشق زندگیاش میشود را به خود جلب میکند. او خود را غرق در ثروت و رفاه میکند و تجربه این آزادی و آسایش، خلاقیتش را شکوفا میکند. اما سرنوشتش را زمانی کشف میکند که معشوقش او را به پاریس میبرد ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"پاریس، 5 فوریه 1954
همه طبقه پایین جمعاند. صدای ازدحام جمعیت را میشنوم؛ خبرنگاران و افراد نامدار را که همگی مشتاقند و منتقدین منتخبی که دعوتنامه مجلل مرا دریافت کردهاند. صدای هیجانزدهشان را میشنوم، همهمهای که از راهپله بالا میآید و به من که در مزون بههمریختهام نشستهام، میرسد.
و اما من؛ دوازده مانکن خوشاندام، پیراهنهای طراحی جدید مرا به تن دارند و دود سیگار و شمیم عطر مخصوص من آنها را در بر گرفته است. از آنها تقاضا کردهام ساکت باشند تا من سجاف لباسها را وارسی کنم و نخهای اضافی را قیچی بزنم. وقتی با هم گفتوگو میکنند رشته افکارم پاره میشود، اما هیچچیز نمیتواند آنها را ساکت کند ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!