ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
رابطه (از سری کتابهای جک ریچر - کتاب شانزدهم)
(The Affair)
نویسنده:
لی چایلد
(Lee Child)
ترجمه:
محمد عباسآبادی
ناشر:
کتابسرای تندیس
سال نشر:
1398
(چاپ
1
)
قیمت:
158000
تومان
تعداد صفحات:
527
صفحه
شابك:
978-600-182-567-5
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 2 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'رابطه (از سری کتابهای جک ریچر - کتاب شانزدهم)':
در مارس 1997 جسد زنی با گلوی بریده در شهر کارتر کراسینگِ میسیسیپی، که یکی از پایگاههای رنجرهای ارتش در آن واقع شده پیدا میشود. به دلیل شایعاتی که در مورد نظامیان آن منطقه بر سر زبان بومیهای آن شهر افتاده است، پلیس ارتش، سرگرد ریچر را برای تحقیقات سری و مخفیانه به کارتر کراسینگ اعزام میکند. کلانتر آن شهر زنی به نام الیزابت دِوِرو است که قبلاً پلیس تفنگداران دریایی بوده و جک ریچر بعد از آشنایی و صحبت با کلانتر متوجه میشود پیش از آن هم قتلهای مشابهی در آن شهر صورت گرفته، ولی تحقیقاتشان کار به جایی نبرده است. پس از چندی پیامی از طرف پنتاگون به دست سرگرد ریچر میرسد که هویت قاتل را مشخص میکند، اما نتیجهی تحقیقات ریچر چیز دیگریست و او تصمیم میگیرد خودش برای برقراری عدالت دستبهکار شود.
"رابطه" شانزدهمین کتاب از مجموعهی جک ریچر است، ولی از لحاظ زمانی داستانش قبل از بیشتر کتابهای مجموعه رخ میدهد. این کتاب در سال 2011 منتشر شد و وقایع آن مربوط به شش ماه قبل از اولین کتاب مجموعه یعنی "قتلگاه" است و به شرح شرایط خطرناکی میپردازد که منجر به خاتمهی دوران خدمت ریچر در ارتش شده است. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"پنتاگون بزرگترین ساختمان اداری دنیاست، ششصدوبیست هزار مترمربع مساحت، سی هزار نفر پرسنل و بیش از چهل و چهار کیلومتر کریدور دارد، ولی تنها با سه در رو به خیابان ساخته شده که هرکدامشان رو به یک لابی حفاظتشدهی مخصوص عابران پیاده باز میشود. من در جنوبی را انتخاب کردم، یعنی ورودی سالن اصلی، همان که به مترو و ایستگاه اتوبوس نزدیکتر است، چون از همه شلوغتر بود و کارکنان غیرنظامی آن را بیشتر از بقیه میپسندیدند و من میخواستم تعداد زیادی از کارکنان غیرنظامی اطرافم باشند، ترجیحا صفی طولانی و بیپایان از آنها، برای اینکه امنیت بیشتری داشته باشم، عمدتا برای جلوگیری از تیر خوردن به محض دیده شدن. در حین بازداشت همیشه اتفاق بدی رخ میدهد، گاهی تصادفا، گاهی هم عمدا، به همین خاطر میخواستم شاهد داشته باشم. میخواستم نگاه چند نفر از افراد مستقل آنجا رویم باشد، حداقل در ابتدای کار. تاریخ آن روز را به خوبی به یاد دارم. سهشنبه یازدهم مارس 1997 بود و آخرین روزی بود که بهعنوان یکی از کارکنان قانونی افرادی که آن ساختمان را ساخته بودند واردش شدم ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!