ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
گذر رنج و جنون
نویسنده:
بهارک کشاورز
ناشر:
کتابسرای تندیس
سال نشر:
1398
(چاپ
1
)
قیمت:
29000
تومان
تعداد صفحات:
232
صفحه
شابك:
978-600-182-347-3
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'گذر رنج و جنون':
داستان با این جملات آغاز میشود:
"باد میآمد؛ بادی که سرآغاز پاییز میوزید.
آهسته از پلهی حمام بالا آمد، میان طاقنما ایستاد. چادرش را محکم به خود پیچید و بقچه بزرگ حمام زیر بغلش زد. حمام سر گذر بود. چهارتا کوچه و یک میدان تا خانه فاصله داشت. سرمای آغاز پاییز کمی آزارش میداد. نگاهی تند به اطراف کرد، نفس پر کوبش را بیرون ریخت و به راه افتاد. اراذل سر گذر نشسته بودند. با سبیل تابداده، چشمهای براق و رگ گردن بالا زده. با آمدن او اراذل با چشمهای هیز نگاهش کردند و کرکر خندیدند. لبهایش شروع به جنبیدن کرد با خود زمزمه کرد: "هل هرزهای چشمناپاک."
چادر گلگلی تمیز، اما کهنهای به سر داشت و صدای لخلخ گالشهای گشادش محله را برداشته بود. موهایش به شکل چتری گرد روی پیشانیاش ریخته بود. دختری بود جوان زیبا و تر و تازه و بچهسال. از آن دخترکانی بود که هی دلت میخواست نگاهش کنی. مقبول و تودلبرو، اما غمی در چشمانش که انگاری همین حالاست گریه کند. یکی از اراذل از جا بلند شد، نیشخندی زد و با دست خاک از شلوارش گرفت. گربهوار پشت او قدم برداشت ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!