درباره كتاب 'پرورش و تربیت فرزندان ایران':
چرا بسیاری از فرزندان ما در زندگی شخصی نظم و انضباط ندارند؟ چرا بسیاری از کارمندان و کارگران در انجام دادن کارهایشان بیدقت و سهلانگارند؟ چرا خیلی از مردم ما نسبت به جامعه خود بیاعتنا هستند؟ پاسخ این پرسشها و علت دهها معضل اجتماعی و مشکلات رفتاری و عدم فرهنگ در جامعه، به تربیت ربط دارد …
در طی نزدیک به شصت سال انتشار مجله آموزش و پروش، دانشمندان و ادیبان و معلمان برجسته ایران با آن همکاری قلمی داشتهاند. سخنان این بزرگان درباره تعلیم و تربیت، خاصه امر بسیار مهم تربیت، امروزه هم، راهنمای خانوادههای ایرانی و خاصه معلمان دلسوز و فداکار تواند بود و آنان را یاری میرساند تا روشهای نیک و آزموده را در پرورش و تربیت فرزندان ایران به کارگیرند.
کتاب حاضر مجموعه هفده گفتار برگزیده از میان مقالههایی است که در طی سالیان دراز در مجله آموزش و پرورش منتشر شده است.
اولین مقاله کتاب با عنوان "مقام و سهم معلم در ساخت جامعه ایران" با این جملات آغاز میشود:
"ممکن است بعضی چنین احساسی نداشته باشند، ولی این واقعیت وجود دارد و در بعضی موارد هم منعکس شده است و بنابراین، جزو هدفهای تربیت باید قرار بگیرد.
جامعه ما رو به علم میرود، یعنی فرهنگ اجتماعی ما کمکم یک فرهنگ علمی میشود، علم به معنای وسیع کلمه، پس ما که میخواهیم مربی باشیم باید این جهت را هم در نظر داشته باشیم. اصولا علت بسیاری از بدبختیها چیست؟ ندانستن. ندانستن به معنای وسیع کلمه که نتوانستن هم به آن مربوط میشود. فرق نمیکند یا توانا بود هر که دانا بود یا دانا بود هر که توانا بود. در هر حال توانایی و دانایی به یکدیگر مربوطند. پس جامعهای که ایجاد میشود جامعه علمی است و ما باید کودکان را در این جهت تربیت کنیم.
به همین دلیل است که معلم در هر مقامی که باشد، در تغییر رفتار کودک لااقل باید سه جنبه را که جزء حرکت جدید جامعه است در نظر بگیرد: اول آنکه بداند که این فرد در این نوع جامعه زندگی میکند؛ دوم، جامعهای که در آن افراد باید با همدیگر تصمیم بگیرند. و سه دیگر جامعهای که در آن صنعت و بالنتیجه علم، علم به معنای دقیق، حکمفرماست ..."