شناسنامه محصول
کفش‌باز: خاطرات بنیان‌گذار نایکی
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

کفش‌باز: خاطرات بنیان‌گذار نایکی

(Shoe Dog: A Memoir by the Creator of Nike)
نویسنده: فیل نایت (Phil Knight)
ترجمه: شورش بشیری
ناشر: میلکان
سال نشر: 1402 (چاپ 60)
قیمت: 259000 تومان
تعداد صفحات: 328 صفحه
شابك: 978-600-784-565-3
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 5 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (5 امتیاز با رای 1 نفر)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'کفش‌باز: خاطرات بنیان‌گذار نایکی':

نویسنده کتاب پانزدهمین ثروتمند دنیاست. او در این کتاب داستان خلق برند نایکی را نوشته است. از زندگی در خانواده‌ای معمولی تا خلق برند میلیارد دلاری نایکی، مسیر شگفت‌انگیز موسس یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان؛ مسیر تسخیر موانع و عبور از مشکلات و قدم به قدم جلورفتن. مسیرِ بهترین شدن.
فارغ از این‌که چه کسب‌وکاری داشته باشید یا این‌که در چه رشته‌ای درس خوانده باشید، این کتاب داستان رسیدن به خواسته‌ها و آرزوهاست، راهنمای از هیچ به همه‌چیز رسیدن، راهنمای گوش‌دادن به صدای قلب و دویدن دنبال آرزوهاست، داستان شکست‌خوردن و برگشتن از عمق تاریکی شکست، داستان هدرندادن استعداد. این کتاب نه‌تنها راهنمایی برای اهالی کسب‌وکار و مدیریت است، بلکه برای هر خواننده‌ای که به خود و آرزوهایش ایمان دارد خواندنی است! زندگی‌نامه‌ای که جنگیدن و دست‌نکشیدن را به ما می‌آموزد. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
فصل اول کتاب با این جملات آغاز می‌شود:
"قبل از دیگران، قبل از پرنده‌ها و قبل از خورشید از خواب بیدار شدم. یک فنجان قهوه نوشیدم. با عجله تکه‌ای نان تست خوردم. شلوارک و بلوز گرمکنم را پوشیدم و بند کفش‌های سبزرنگ مخصوص دویدنم را بستم. بعد بی‌سروصدا از در پشتی بیرون رفتم.
پاها، ماهیچه‌های همسترینگ و پشتم را کش دادم و غرولندکنان اولین گام‌های بی‌اراده را در آن جاده‌ی سرد، به درون مه برداشتم. چرا شروع‌کردن همیشه سخت است؟
هیچ ماشین، آدمیزاد و یا نشانه‌ای از زندگی وجود نداشت. تنهای‌تنها بودم و همه‌ی دنیا مال خودم بود. انگار درخت‌ها به‌طرز عجیبی از وجود من آگاه بودند. از طرفی آن‌جا اورگن بود. در اورگن درخت‌ها انگار همیشه آگاه بودند. درخت‌ها همیشه مراقب آدم بودند.
محو تماشای طبیعت اطراف با خودم فکر کردم چه خوب است که اهل این منطقه‌ی زیبا هستم. آرام، سرسبز و بی‌دغدغه. به این‌که اورگن خانه‌ی من بود و در پورتلند کوچک به دنیا آمده‌ام، افتخار می‌کردم، اما افسوس بزرگی هم داشتم. اورگن، با وجود همه‌ی زیبایی‌هایش، این فکر را در سر بعضی‌ها می‌انداخت گویا مکانی است که هرگز اتفاق مهمی در آن رخ نداده یا حتا مستعد آن‌هم نبوده است ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!