داستان با این جملات آغاز میشود:
"به گفتهی کارل سیگن اگر میخواهید از ابتدای ابتدا، پای سیب درست کنید، اول باید جهان را اختراع کنید. وقتی از "ابتدای ابتدا" سخن میگوید، منظور هیچوپوچ است. از زمانی حتا پیش از پیدایش زمین. اگر اصلا بخواهید از ابتدای ابتدا پای سیب درست کنید، باید از بیگبنگ، گسترش جهانها، نوترونها، یونها، اتمها، سیاهچالهها، خورشیدها، قمرها، جزرومد اقیانوسها، کهکشان راه شیری، زمین، تکامل، دایناسورها، حوادث انقراض، پلاتیپوسها، انسانهای اولیه و انسانهای مدرن و ... شروع کنید.
بایستی از اول شروع کنید. باید اتمش را کشف کنید. آبوخاک حاصلخیز و دانه نیاز دارید. به گاوها و مردمی نیاز دارید که شیر گاوها را به آنها بدهید. به آدمهایی که از شیر کرده بگیرند. به گندم و نیشکر و درختان سیب. به علم شیمی و زیستشناسی. برای یک پای سیب واقعا عالی به هنر نیاز دارید. برای دستور یک پای سیب که برای نسلهای بعد به یادگار بماند، شما به چاپ و انقلاب صنعتی و حتا شاید یک شعر نیاز دارید.
برای ساختن چیزی بهسادگی یک پای سیب، باید کل این دنیای گسترده را بیافرینید ..."