درباره كتاب 'ویرجینیا گرگ میشود':
ونسا برایمان تعریف میکند که: "یک روز خواهرم ویرجینیا مثل یک گرگ از خواب بیدار شد. مثل گرگ زوزه کشید و کارهای عجیبی از او سر زد ..."
ویرجینیا حوصله هیچ کاری را نداشت. حتی وقتی دوستانش به ملاقاتش آمدند، پیش آنها نرفت. او به ونسا گفت که ساکت باشد، لباسی را که دوست دارد نپوشد و "این قدر با سر و صدا دندانهایش را مسواک نزند!" ویرجینیا اصلا حوصله هیچچیز را نداشت و فقط میخواست تنها باشد.
اما ونسا نگران او بود. پیش خودش فکر کرد که باید چیزی باشد که حال ویرجینیا را بهتر کند. وقتی در این مورد از ویرجینیا سوال کرد، او گفت: "شاید اگر همین الان میتوانستم پرواز کنم، حالم بهتر میشد!" اما ویرجنیا میخواست به کجا پرواز کند؟
(مخاطب کتاب گروه سنی 4 تا 8 سال در نظر گرفته شده)