بخريد و بخوانيد ...
61 ساعت (از سری کتاب‌های جک ریچر - کتاب چهاردهم)
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

61 ساعت (از سری کتاب‌های جک ریچر - کتاب چهاردهم)

(61 Hours)
نویسنده: لی چایلد (Lee Child)
ترجمه: محمد عباس‌آبادی
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1402 (چاپ 3)
قیمت: 340000 تومان  310000 تومان
تعداد صفحات: 519 صفحه
شابك: 978-600-182-317-6
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 2 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (5 امتیاز با رای 1 نفر)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب '61 ساعت (از سری کتاب‌های جک ریچر - کتاب چهاردهم)':

داستان در شهری به شدت سرد و پوشیده از برف به نام بولتون در داکوتای جنوبی می‌گذرد و با تصادف یک اتوبوس توریستی که از قضا ریچر هم از مسافران آن است آغاز می‌شود. ریچر پس از ورود به شهر متوجه می‌شود یک باند مواد مخدر درصدد از بین بردن جانت سالتر است و او کسی است که شاهد یکی از معاملات آن باند بوده است. جانت سالتر برای آنکه زنده بماند و علیه آن‌ها شهادت بدهد به کمک نیاز دارد، چرا که قاتلی در راه بولتون است؛ قاتلی کارکشته که تیرش خطا نمی‌رود و در پی قتل جانت است.
ریچر در ابتدا قصد دارد به راهش ادامه بدهد و شهر را ترک کند، اما 61 ساعت بعدی، همه چیز را تغییر می‌دهد. او با رازهایی مرگبار و دشمنانی خطرناک‌تر از آنچه حدس می‌زند مواجه است ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز می‌شود:
"پنج دقیقه به سه بعدازظهر. دقیقا شصت‌ویک ساعت قبل از وقوع حادثه، وکیل با ماشین وارد محوطه‌ی خالی شد و پارک کرد. دو سانتیمتر برف تازه روی زمین بود، به همین خاطر او یک دقیقه را صرف وررفتن با روکفشی‌هایش کرد تا خوب جاگیر شوند. سپس پیاده شد و یقه‌اش را بالا زد و به‌طرف ورودی ملاقاتی‌ها رفت. باد تندی از سمت شمال می‌وزید و دانه‌های درشت برف را به آرامی با خود می‌آورد. در فاصله‌ی صد کیلومتری طوفانی در راه بود. خبرهای مربوط به آن مدام از رادیو پخش شده بود.
وکیل از در وارد شد و با کوبیدن پاهایش به زمین برف را از آن‌ها تکاند. خبری از صف نبود. آن روز روز ملاقات نبود. چیزی جز یک اتاق خالی و یک تسمه‌نقاله‌ی اشعه‌ی ایکس و یک حلقه‌ی فلزیاب و سه نگهبان زندان که بیکار ایستاده بودند در مقابل خود ندید. سری برای آن‌ها تکان داد، هرچند نمی‌شناختشان. ولی خودش را جانبدار آن‌ها می‌دانست و آن‌ها را جانبدار خودش. زندان دنیایی دوگانه بود. آدم یا در حبس بود، یا نبود. آن‌ها در حبس نبودند. او هم در حبس نبود.
فعلا نه ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!