ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
پیکنیک کنار جاده
(Roadside Picnic)
نویسنده:
آرکادی استروگاتسکی، بوریس استروگاتسکی
(Arkady and Boris Strugatsky)
ترجمه:
فربد آذسن
ناشر:
کتابسرای تندیس
سال نشر:
1398
(چاپ
2
)
قیمت:
130000
تومان
تعداد صفحات:
264
صفحه
شابك:
978-600-182-288-9
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 1 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'پیکنیک کنار جاده':
داستان روایتگر ماجرایی است که بارها توسط نویسندگان مختلف بازگو شده. بازدید بیگانگان از زمین. با این تفاوت که اینبار بین انسانها و بیگانگان دیداری صورت نمیگیرد. نه تنها انسانها بیگانگان را ندیدهاند، بلکه طبق شواهد موجود، فضائیها نیز متوجه حضور انسانها نشده یا اصلا به حضورشان اهمیت ندادهاند. تنها نتیجه این بازدید، بوجود آمدن شش ناحیه در نقاط مختلف کره زمین است.
نواحی بازدید پر از پدیدهها، اشیاء و فناوریهای بیگانهای هستند که حتی خبرهترین دانشمندان نیز قادر به توضیح دادنشان نیستند. ولی متخصصین برای بسیاری از آنها کاربرد عملی پیدا کرده و اذعان میکنند آنچه بیگانگان از خود روی زمین بجا گذاشتهاند میتواند مسیر پیشرفت تاریخ بشریت را برای همیشه عوض کند. در این میان فقط یک مشکل وجود دارد. نواحی بازدید بسیار هولناک و مرگبار هستند و زنده بیرون آمدن از آنها کار بسیار دشواری است. به مردان جسور یا شاید هم احمقی که رفتن به ناحیه و بیرون آوردن غنیمت از آنجا را به حرفهی خود تبدیل کردهاند، "استاکر" میگویند.
شخصیت اصلی داستان جوانی به نام "ردریک شوهارت" است که بدبینی، بدخلقی و شکاک بودن ذاتیاش، او را به استاکری ایدهآل تبدیل کرده است. او در شهری کوچک به نام "هارمونت" زندگی میکند، شهری خیالی واقع در کانادا که یکی از شش ناحیه بازدید بوده است و دانشمندان، نظامیان و تاجران زیادی به آن دل خوش کردهاند. ردریک تصمیم میگیرد برای یکبار هم که شده، کاری برای خوشحال کردن انسانی دیگر انجام دهد و به دوست و همکار روسش "کیریل پالوف" کمک کند تا غنیمتی کمیاب را از ناحیهی بازدید هارمونت بیرون بیاورد. ولی استفاده از نواحی بازدید به عنوان ابزاری برای لطف کردن به دوستان و رفقا اصلا کار عاقلانهای به نظر نمیرسد و ردریک به خاطر تصور اشتباه خود تاوان بزرگی پس خواهد داد ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
فصل اول کتاب با این جملات آغاز میشود:
"یکی از روزهای کار عادیست. من و او در انبار ایستادهایم. به همین زودی عصر شده و کاری نمانده جز این که روپوشهای آزمایشگاه را از تنمان دربیاوریم. بعدش میتوانم بروم به بورشت تا سهم روزانهی الکلم را بنوشم. کارم تمام شده و سیگار به دست به دیوار تکیه دادهام تا کمی به خودم استراحت دهم. دارم برای یک پک سیگار هلاک میشوم. دو ساعتی میشود که سیگار نکشیدهام و او هنوز هم در حال ور رفتن با غنیمتیست که به دستش رسیده. یکی از گاوصندوقها بارگذاری، قفل و مهر و موم شده و او در حال بارگذاری گاوصندوق دیگری است. دارد یک تهیدان را از دستگاه ترابریمان برمیدارد، آن را از تمام زوایا بررسی میکند (لعنتیها خیلی هم سنگین هستند، هرکدام نزدیک هفت کیلو وزن دارند) و در حالی که بهطور خفیفی به هنوهن افتاده آن را با دقت روی قفسه قرار میدهد ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!