ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
شناسنامه محصول
مردی که خودش را تا کرد
(The Man Who Folded Himself)
نویسنده:
دیوید جرولد
(David Gerrold)
ترجمه:
رضا اسکندری آذر
ناشر:
هیرمند
سال نشر:
1396
(چاپ
1
)
قیمت:
14000
تومان
تعداد صفحات:
174
صفحه
شابك:
978-964-408-438-6
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 1 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'مردی که خودش را تا کرد':
دن زمانی که یک ماشین زمان بهش ارث میرسه متوجه میشه که چه قدرتی در اختیار داره. او حالا میتونه هرطور که دلش میخواد مسیر تاریخ را عوض کنه! او میتونه جلوی تروریستها را بگیره، مانع سوءقصدها و ترورهای سیاسی بشه و یا به روشهایی (که شاید چندان هم اخلاقی نباشند!) به سرعت پول دربیاره و هروقت از نتیجه کارش راضی نبود میتونه دوباره برگرده و اوضاع را یکجور دیگری سر و سامان بده. اما دن خیلی زود میفهمه که قدرت او و ماشینی که در اختیار داره محدود است و نیروهایی در دنیا وجود دارند که بسیار از او قدرتمندتر هستند ...
داستان با این جملات آغاز میشود:
"درون جعبه یک کمربند بود، و یک دفتر خاطرات.
ظاهرش افتضاح بود. پوستش آویزان و پر از چین و چروک شده بود. رنگ رخسارش به خاکستری میزد، از لاغری مثل نیقلیان شده و قوز کرده بود. انگار یکشبه ده سال پیرتر شده باشد، یا حتی بیست سال. آخرین باری که دیده بودمش، تقریبا همقد بودیم، اما حالا میدیدم که از او بلندترم.
گفتم: "عمو جیم! حالتون خوبه؟" دستم را پس زد و گفت: "من خوبم، دنی. فقط یه کم خستهم، همین." و بعد وارد آپارتمانم شد. راهرفتنش دیگر شباهتی به راهرفتن نداشت، بیشتر مثل "لخلخ" بود. با آهی خودش را روی کاناپه انداخت.
"چیزی میخواین براتون بیارم؟"
سری به مخالفت جنباند: "نه، اونقدرا وقت ندارم. یه کار خیلی مهم داریم که باید بهش برسیم. ببینم، تو چند سالته، پسر؟" و بادقت به من خیره شد ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!