ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
هشت کلید
(Eight Keys)
نویسنده:
سوزان لافلور
( Suzanne LaFleur)
ترجمه:
زهرا غفاری داریان
ناشر:
پرتقال
سال نشر:
140
(چاپ
13
)
قیمت:
229000
تومان
تعداد صفحات:
238
صفحه
شابك:
978-600-8675-03-7
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 3 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'هشت کلید':
پدر و مادر آلیس وقتی او خیلی کوچک بوده، مردهاند. برای همین هم آلیس از زمانی که یادش میآید در خانهای بزرگ نزد عمو و عمهاش زندگی کرده. در کنار خانهی عموی آلیس انباری هست و در طبقهی بالای این انبار هشت در که از وقتی آلیس به یادش میآید همه آنها قفل بودهاند.
اما کمی بعد از تولد دوازده سالگی آلیس کلیدی پیدا میکند. کلیدی که انگار پدرش خواسته که به دست او برسد. این کلید یکی از درهای قفل شدهی انبار را باز میکند و همین آغاز تغییرات بزرگی در زندگی آلیس است ...
داستان با این جملات آغاز میشود:
"همهی ماجرا درست روز قبل از شروع کلاس ششم آغاز شد. همان بار آخری که من و فرانکلین داشتیم با هم شوالیهبازی میکردیم.
شوالیهبازی اینطوری است که ما شمشیرهایمان را برمیداریم، مستقیم میدویم طرف جنگل و بعد انگار که مثلا داریم مبارزهای واقعی انجام میدهیم، با شوالیههای نامرئی میجنگیم.
وقتی شش سالمان بود، عمو هیو شمشیرهای چوبیمان را برایمان درست کرد و ما از همان موقع تا حالا این بازی را با هم انجام میدهیم. مادر فرانکلین از اینکه عمو هیو برایمان اسلحه درست کرده اصلا راضی نبود، ولی عمو خیالش را راحت کرد و بهش اطمینان داد بدترین بلایی که با این شمشیرها ممکن است سرمان بیاید، زخمی شدن دست و پایمان با تراشههای چوب است که تازه این اتفاق هم فقط چندبار برایمان پیش آمد.
ما هیچوقت واقعا با هم نمیجنگیم ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!