درباره كتاب 'در جستجوی فرخنده':
کتاب پیشدرآمدی داستانی دربارهی سوزاندن فرخنده، دختر جوان افغان است که به خاطر در افتادن با خرافات و زدودن آثار اجتماعی و فرهنگی آن در زندگی روزمرهی زنان شهری افغان، متهم به ارتداد گردید و ظرف مدتی کوتاه، بدون هیچگونه تامل و محاکمهای در کابل جلوی چشم مردم و دوربینهای موبایلشان به آتش کشیده شد.
داستان با این جملات آغاز میشود:
"صوت دلنشین قرآن از همه جای محفل زنانه به گوش میرسید، وقتی عایشه به در کوبید:
"از غافلگیر شدن ترسان باشید، صوت نسوان تا حلبیسازان کابل شنیده میشه."
فایزه در ورودی کلاس را بست:
"قرآن خواندن میکنیم، شادباش که نمیکشیم استاد."
عایشه هراسان قدم در کلاس درس گذاشت:
"جنجالشه کوتاه کن. اینجا آمدی شایستگیته بیازمایی، نی گپ بیهوده بزنی."
فرخنده حین خواندن نگاهی پرسان به عایشه انداخت:
"هم دیگه ره آزار ندیم، گپ مفکورانه با فشار حاصل نمیشوه."
عایشه پوشهی روی صورتش را کنار زد:
"میشه دهنت را بسته کنی، اینجا مدرسهی دینییه ... اصل گپ اینه، شنود صدای یک خانم شرایط داره." ..."