در داستان "فرت فرت" میخوانیم:
"نینی غوله هندوانه را قل داد و گفت: "این توپ من است. قِل، قِل."
مامان غوله گفت: "الان هندوانه به دیوار میخورد. وای، وای!"
هندوانه به دیوار خورد. ترکید: گمب.
بابا غوله یک تکه از آن برداشت و خورد: فِرت، فِرت.
بعد نینی را که غصه میخورد، بوسید و گفت: "غصه نخور. از توپ شیرین، یک تکه بخور." "