ورود / ثبتنام
ورود
ثبتنام
جستجو:
Toggle navigation
خانه
كتاب بزرگسال
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
مجلات و نشريات
كتاب كودك
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب كودك
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
كتاب نوجوان
فهرستهای جیرهكتاب
قفسههای كتاب نوجوان
تازهترین كتابها
كتابهای پرستاره
چی بخوانیم؟
تماس با ما
برگزیده كتاب بزرگسال
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب كودك
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
برگزیده كتاب نوجوان
تازهها
پرستارهها
پرفروشها
آیندهدارها
بخريد و بخوانيد ...
سیمهای جادویی فرانکی پرستو
(The Magic Strings of Frankie Presto)
نویسنده:
میچ آلبوم
( Mitch Albom)
ترجمه:
مهرآیین اخوت
ناشر:
هیرمند
سال نشر:
1394
(چاپ
2
)
قیمت:
25000
تومان
تعداد صفحات:
530
صفحه
شابك:
978-964-408-394-5
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كردهاند: 4 نفر
امتیاز كتاب:
(تاكنون امتیازی به این كتاب داده نشده)
امتیاز شما به این كتاب:
شما هنوز به این كتاب امتیاز ندادهاید
درباره كتاب 'سیمهای جادویی فرانکی پرستو':
فرانکی در یک کلیسای در حال سوختن به دنیا میآید. او کودکی رها شده است و توسط یک معلم موسیقی در یک شهر کوچک اسپانیا بزرگ میشود. اما جنگ از راه میرسد و زندگی او را از هم میپاشد. در نه سالگی او را به تنهایی و در ته یک قایق به آمریکا میفرستند تا از مهلکه جنگ فراریاش بدهند. تنها دارایی این پسربچهی نه ساله وقتی قدم به خاک آمریکا میگذارد، یک گیتار قدیمی و شش سیم آن است.
با ورود به آمریکا زندگی او با سپهر موسیقی سالهای دهه 40، 50 و 60 در این کشور پیوند میخورد. او با استعداد درخشانش در خوانندگی و نوازندگی غولهای بزرگ موسیقی زمان خود همچون دوک الینگتون و الویس پریسلی را تحت تاثیر قرار میدهد و بالاخره خودش هم به یک ستاره موسیقی پاپ تبدیل میشود.
اما فرانکی درست در اوج شهرت ناگهان ناپدید میشود و سالها هیچکس خبری از او بدست نمیآورد. تا بالاخره در سالهای پایان زندگی، وقتی که قلبش از شکنجه بزرگترین اشتباه زندگیاش رهایی یافته، دوباره سر و کلهاش پیدا میشود تا برای آخرینبار یک زندگی دیگر را تغییر دهد ...
داستان با این جملات آغاز میشود:
"آمدهام تا جایزهای که دادهام پس بگیرم.
همینجاست؛ توی تابوت. راستش همین الانش هم مال من است. میتوانم بردارم. اما هر موسیقیدان محترمی تا اجرای آخرین نت صبر میکند. ملودی این مرد تمام شده، اما عزادارانش از جاهای دور آمدهاند تا چند بند یا استانزای دیگر هم به اثر اضافه کنند. انگار میخواهند خاتمه یا کوادای زندگیاش را بنویسند.
گوش کنیم و ببینیم ماجرا چیست.
بهشت مشکلی ندارد که منتظر بماند.
ترساندمتان؟ نباید این کار را میکردم. من مرگ نیستم. یعنی خیال کردید ملکالموت هستم و باشلق سیاه روی سرم انداختهام و عفن مرگ میدهم؟ به قول شما جوانها ... بیخیال ..."
تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!