بخريد و بخوانيد ...
مترو 2034
اطلاعات كتاب در سایت آمازون

مترو 2034

(Metro 2034)
نویسنده: دمیتری گلوخوفسکی (Dmitry Glukhovsky)
ترجمه: فربد آذسن
ناشر: کتابسرای تندیس
سال نشر: 1402 (چاپ 7)
قیمت: 550000 تومان
تعداد صفحات: 480 صفحه
شابك: 978-600-182-194-3
تعداد كسانی كه تاكنون كتاب را دریافت كرده‌اند: 1 نفر
امتیاز كتاب: امتيازي كه كتاب از كاربران جيره‌كتاب گرفته  (5 امتیاز با رای 1 نفر)

امتیاز شما به این كتاب: شما هنوز به این كتاب امتیاز نداده‌اید

درباره كتاب 'مترو 2034':

سال 2034 است. از حوادث وادنخا و ماموریت آرتیوم و همراهانش که به نابودی موجودات تاریکی و زیستگاه‌شان منجر شد، یک سال سپری شده است.
در آن سوی دیگر مترو، ساکنین ایستگاه سواستوپولسکایا روزانه در حال دست و پنجه نرم کردن با تهدیدات و مشکلات جورواجور هستند. سرنوشت ایستگاه‌شان به محموله‌ی مهماتی وابسته است که رو به اتمام است. مفقود شدن کاروان‌های عازم به ایستگاه‌شان و قطع شدن خطوط ارتباطی با ایستگاه‌های دیگر هرچه بیشتر از قبل آنها را به آستانه‌ی نابودی نزدیک کرده است.
برای حل این مشکلات، گروهی کوچک به ماموریت اعزام می‌شوند: احمد جوان، هومر پیر که رویای ادیب شدن و جاودانه کردن بخشی از تاریخ را که خود در آن زندگی می‌کند در سر دارد و در آخر شکارچی که زمانی در میان موجودات تاریکی گم شده بود، ولی اکنون با هویتی جدید و غیرمنتظره به جمع انسان‌های مترو بازگشته است. در طول سفرشان، ساشا، دختر مردی تبعیدشده که قبلا فرماندهی یک ایستگاه را برعهده داشته، به آنها ملحق می‌شود.
با کشف آثار یک بیماری مرگبار که در صورت گسترش یافتن، امنیت کل ساکنین مترو را به خطر خواهد انداخت، ماموریت این گروه کوچک وارد فاز جدید و حیاتی می‌شود و در صورتی که در انجام آن با شکست مواجه شوند، قربانیان ناکامی‌شان دیگر به ساکنین سواستوپولسکایا محدود نخواهد شد ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
داستان با این جملات آغاز می‌شود:
"آن‌ها سه‌شنبه، چهارشنبه یا حتی پنج‌شنبه که به عنوان ضرب‌الاجل آخر تعیین شده بود، به ایستگاه برنگشتند. خط قرنطینه‌ی مجهز شماره‌ی یک شبانه‌روز در حالت هوشیاری و آماده باش قرار داشت و اگر مردان نگهبان کوچک‌ترین صدایی می‌شنیدند که تداعی‌گر کمک خواستن کسی بود، یا لابلای دیوارهای تاریک و مرطوب تونل کوچک‌ترین اثری از روشنایی مشاهده می‌کردند، یک گروه تجسس و نجات فورا به طرف ناخیموف پروسپکت اعزام می‌شد.
با سپری شدن هر ساعت، تنش شدیدتر می‌شد. بهترین نیروهای مبارز که با بهترین تجهیزات مسلح شده و دقیقا برای چنین ماموریتی آموزش دیده بودند، در طول شب حتی برای یک لحظه هم فرصت بستن پلک‌هایشان را پیدا نکردند. ورق‌های که برای وقت‌کشی در میان هر آماده‌باش مورد استفاده قرار می‌گرفتند، دو روزی می‌شد که در کشوی اتاق فرمان در حال خاک خوردن بودند ..."

تاكنون كسی درباره این كتاب نظری ثبت نكرده است!